تحلیل

امریکا از چه طریق انتظار دارد به افغانستان برگردد؟

نویسنده: والری کولیکوف
منبع: نیو ایسترن اوت لوک/ مترجم: دکتور رسول رحیم
یادداشت مترجم: نگارنده دست کم از امضای توافق دوحه بین طالبان و ایالات متحد امریکا به این‌سو، چه در یادداشت‌های تعلیقی به ترجمه‌ها، چه در مصاحبه‌ها و یا تحلیل‌های مستقل از احتمال بروز سه مصیبت خانه‌برانداز، یعنی قحطی، جنگ داخلی توام با آشوب گسترده منطقوی و تجزیه کشور بیم داده است. در حالی که بخش اعظم مردم افغانستان با به قدرت رسیدن طالبان در کابل عملا مورد تحریم‌های مالی قرار گرفته و در ورطه قحطی، کرونا و سرما دست و پا می‌زنند، مطبوعات سرشناس به‌اصطلاح «آزاد» بیشتر به دانستن اسرار فرار غنی و سقوط دولت پوشالی توجه نموده، خواسته و ناخواسته در اغفال ذهنیت عامه از شناخت فاجعه‌های بزرگ‌تری می‌کوشند که در پیش رو قرار دارد. تو گویی رییس حکومت تحت‌الحمایه واشنگتن که در جریان نزدیک به ۲۰سال صلاحیت تربیت پرسونل ترافیک میدان هوایی بین‌المللی کابل را نداشت، می‌توانسته چیزی بیشتر از یک بوروکرات امپراتوری باشد.
فهم متعارف بسیاری از دست‌اندرکاران رسانه‌ها از سطح دشمنی با پاکستان و ایران فراتر نمی‌رود و کمتر از محتوای بازی بزرگ جدید جیوپولتیکی و جنگ فیل‌های قدرت مانند ایالات متحد امریکا، چین و روسیه در قلمرو افغانستان سخن به میان می‌آورند. اغلب دست‌اندرکاران نقش منازعه جاری در کشور را قومی می‌پندارند و در این راه چه ناکشته‌هایی که در حق اقوامی که رقیب می‌پندارند، درو نمی‌کنند. در این شکی نیست که در کشور کثیرالقومی افغانستان بدون تساوی حقوقی و عملی همه اقوام برادر کشور برای تصدی مقامات سیاسی از صدر تا به ذیل، بدون حقوق مساوی همه مناطق کشور برای انکشاف اقتصادی و اجتماعی و بدون فراهم‌شدن تضمین‌های عملی برای این تساوی‌ها، صلح پایدار هرگز قابل تصور نیست، اما با تاسف عده‌ای از کاربران فیسبوک بدون توجه به حاکمیت انارشی در روابط بین‌المللی و حساسیت‌های که مستلزم بقای یک ملت و کشور است، خواست تساوی باشندگان افغانستان را تا هشتگ‌های «یا فدرالیسم و یا تجزیه» تنزل داده‌اند.
اگرچه خواندن خطوط اصلی استراتژی‌های ایالات متحد امریکا، چین و روسیه در افغانستان مقدور است، اما نحوه اجرایی آن‌ها بسیار پیچیده و غافل‌کننده است و به گفته فرزانه ارجمند جناب ناصر اتمر، همان «چیستان بازی استعمار» است. بنابراین هر حادثه و اشارت مهمی در سیاست و دیپلوماسی قدرت‌های بزرگ نسبت به افغانستان ایجاب تفسیرهای به موقع را می‌نماید. در این میان به گزارش اسپوتنیک، نیکولای پاتروشف؛ دبیر شورای امنیت روسیه اظهار داشت که نباید اجازه داد افغانستان بار دیگر به عرصه ماجراجویی‌های ژئوپلیتیک نسنجیده تبدیل شود .
دبیر شورای امنیت روسیه در نشست سالانه دبیران شورای امنیت کشورهای مستقل مشترک‌المنافع گفت: «امروز بیش از هر زمان دیگری، برای ما مهم است که تلاش‌هایمان را برای همکاری هماهنگ و سازنده در مسیر افغانستان متحد کنیم.»
وی در ادامه افزود: «نباید اجازه داد که افغانستان بار دیگر به عرصه‌ای برای ماجراجویی‌های ژئوپولیتیک نسنجیده بازیگران خارجی تبدیل شود. منظورم در وهله اول تلاش‌های امریکا و متحدانش برای استقرار در منطقه از جمله در کشورهای مستقل مشترک‌المنافع به بهانه وخامت وضعیت در افغانستان است. چنین ابتکاراتی باید مطابق با تصمیماتی که قبلاً در سطوح عالی اتخاذ شده است، خنثی شود.»
برای آن‌که بدانیم منظور مشاور امنیت ملی روسیه از «تلاش‌های امریکا و متحدانش برای استقرار در منطقه» چیست، مقاله ذیل که بیشتر بازتاب‌دهندۀ طرز دید منابع روسی است ترجمه شده و در این جا تقدیم می‌گردد:
امریکا از چه طریق انتظار دارد به افغانستان برگردد؟
با وجودی که واشنگتن در ماه اگست از افغانستان بیرون رفته، اما از این فکر نبریده است که اوضاع را در این کشور در مسیری برگرداند که به سودش باشد. این بار قصد ندارد که برای این منظور از نیروهای خودش استفاده نماید، بل می‌خواهد از قابلیت‌های آن «اقمار»اش استفاده نماید که از مقامات موجود افغانستان ناراض‌اند.
برای این منظور ایالات متحد امریکا در حال اقداماتی برای اعاده قسمی مناسبات با پاکستان است که در سال‌های اخیر به طور قابل ملاحظه‌ای برهم خورده بود، این در حالی است که زمانی پاکستان یک متحد بسیار مهم سیاسی و نظامی ایالات متحد امریکا در آسیای جنوبی و خاور میانه شمرده می‌شد. بنابراین، انجیلا اگلر؛ شارژ دافیر ایالات متحد امریکا در پاکستان، برای مباحثه روی اوضاع افغانستان و چشم‌اندازهای آینده آن، گفتگوهایی با جنرال قمرجاوید باجوا؛ لوی درستیز پاکستان در راولپندی در ۱۸ اکتوبر انجام داده است. طبق گزارش رسانه‌های پاکستانی، انجیلا اگلر از نقش پاکستان در بحران افغانستان و تامین ثبات منطقوی ستایش نموده و وعده داده که همه امکانات را برای تقویت همکاری دیپلوماتیک و سایر همکاری‌ها بین ایالات متحد امریکا و پاکستان به کار گیرد.
افزون براین، چنان که در اخیر اکتوبر «سی‌ان‌ان» گزارش داده است، اداره بایدن انتظار دارد تا به زودی در مورد استفاده از قلمرو هوایی پاکستان برای مقاصد نظامی و عملیات استخباراتی در افغانستان به توافق برسد. مقامات حکومتی در جریان یک نشست پشت درهای بسته با قانونگذاران امریکایی برنامه‌های مربوط به این موضوع را با آن‌ها در میان گذاشته‌‍اند. چنان‌که سی‌ان‌ان گزارش می‌دهد، قلمرو هوایی پاکستان برای رهبران ایالات متحد امریکا بسیار مهم است، زیرا تا هنوز ۳۶۳ شهروند ایالات متحد امریکا در افغانستان باقی مانده‌اند که از جمله انتظار می‌رود ۱۷۶تن آن‌ها بیرون کشیده شوند.
به طور خاص در رابطه با استفاده از قلمرو هوایی پاکستان توسط ایالات متحد امریکا برای مقاصد نظامی و استخباراتی در افغانستان، قراردادی در وبسایت وزارت دفاع ایالات متحد امریکا انتشار یافته که بر مبنای آن پنتاگون یا وزارت دفاع امریکا می‌خواهد ۱۱میلیون دالر برای انجام دادن عملیات برای شرکت «بوز الن هامیلتون» تهیه نماید. «بوز الن هامیلتون» یک «شرکت مشورت‌دهنده است» که بلومبرگ آن را «سازمان جاسوسی بسیار سودآور در جهان» می‌خواند که افسران استخباراتی سابقه امریکایی را استخدام می‌کند. این شرکت فعالانه در عملیات جاسوسی سایبری برای حکومت ایالات متحد امریکا در داخل آن کشور و در سطح جهانی فضای سایبری دخیل می‌باشد. قراردادکننده، نیروی هوایی ایالات متحد امریکا می‌باشد.
علاوه براین‌که ایالات متحد امریکا در وظایف افغانستان‌اش پاکستان را شریک می‌سازد، واشنگتن قصد دارد تا «جبهه مقاومت ملی افغانستان» (ان‌آراف) تحت رهبری احمد مسعود را مورد استفاده قرار دهد، که مخالف جنبش طالبان تندرو به قدرت رسیده در افغانستان است.
برای این منظور، چنان که علی میثم نظری؛ رییس روابط خارجی جبهه مقاومت ملی افغانستان در ۲۸ اکتوبر گفته است، واشنگتن ثبت رسمی دفتر جبهه مقاومت ملی را در ایالات متحد امریکا تصویب نموده است. او گفته که دفتر امریکا، نخستین دفتر نمایندگی جبهه مقاومت ملی افغانستان در خارج کشور بوده که رسما به فعالیت‌های لابی‌گری پرداخته و سیاستمداران و کانگرس را ترغیب می‌نماید تا از اپوزسیون افغانستان حمایت کنند. در عین زمان نظری تاکید نموده که ایالات متحد امریکا به‌ندرت اجازه ثبت سازمان‌های سیاسی و نظامی (خارجی.م) را (در آن کشور.م) تصویب می‌کند.
پس از آن‌که طالبان در اواسط ماه اگست قدرت را در کابل در دست گرفتند، جبهه مقاومت ملی به رهبری احمد مسعود، پسر احمد شاه مسعود در پنجشیر تاسیس شد. از آن به بعد گزارش‌های منظم جنگ در ولایت‌های پنجشیر، بغلان، بدخشان، پروان و کاپیسا انتشار یافته است. دو ماه پس از آن‌که طالبان کابل را گرفتند و پایان جنگ را در افغانستان اعلام نمودند، مقاومت علیه رژیم آن‌ها دوباره مشتعل گردید. ولایت شمال شرقی بغلان صحنه جنگ‌های شدیدی بوده است که طالبان در آنجا بدترین تلفات را در ماه اکتوبر متحمل شده‌اند. این حوادث بیانگر آن نیروهای آماده پیکار است که قادر به راه‌اندازی جنگ‌های چریکی طولانی‌اند و هنوز در ولایت بغلان متصل به دره پنجشیر وجود دارند.
ولایت شمال شرقی بغلان از جنوب شرق هم‌مرز با ولایت پنجشیر است که به حیث آخرین سنگر مقاومت مسلحانه در برابر طالبان از ۱۶ اگست و سقوط رژیم رییس‌جمهور اشرف غنی به این‌سو باقی مانده است. دره دریای پنجشیر که فقط چند ده کیلومتر آن طرف‌تر از کابل شروع می‌شود، بخشی از سلسله کوه هندوکش است که رسیدن به دره پنجشیر را چالش‌آفرین می‌سازد و یک منطقه ایده‌آل برای مقاومت در برابر محاصره طولانی و برای جنگ‌های چریکی می‌باشد. نود و نه درصد باشندگان پنجشیر تاجک‌اند، در حالی که پشتون‌ها بزرگ‌ترین گروه قومی در افغانستان و دژ طالبان بیشتر از ۲۰ درصد جمعیت منطقه را تشکیل نمی‌دهند.
دره پنجشیرهمچنان جایی است که امرالله صالح؛ معاون پیشین رییس‌جمهور افغانستان و کسی که اقتدار طالبان را به رسمیت نمی‌شناسد و خود را سرپرست ریاست دولت اعلام نموده، در کنار احمد مسعود؛ رهبر جبهه مقاومت ملی در آن جا پناه گرفته بود. انتظار می‌رفت همه نیروهای مخالف طالبان از جبهه مقاومت ملی حمایت کنند و پاسخ شدیدی به مقامات تندرو کنونی در کابل بدهند؛ به ویژه رهبران با نفوذی مانند عطامحمد نور و عبدالرشید دوستم که اردوهای خودشان را دارند و اربابان شمال افغانستان شمرده می‌شوند. اما امروز واضح گردیده که با وجود موضع مشترک علیه طالبان، هریک آن‌ها آماده نیستند که به یک جبهه متحد بپیوندند.
به منظور رسیدن به اجماع و صلح سیاسی در افغانستان، اخیرا نمایندگان طالبان به نشست فارمت مسکو دعوت شده بودند که در ۲۰ اکتوبر با اشتراک کشورهای منطقه یعنی چین، هند، ایران، قزاقستان، قرغزستان، پاکستان، تاجکستان، ترکمنستان، اوزبیکستان و روسیه برگزار شده بود.
روسیه در نشست فارمت مسکو در مورد افغانستان از اعضای «اف‌ان‌اس» (فکر می‌کنم هدف همان «ان‌آراف» جبهه مقاومت ملی باشد. م) و سایر نیروهای مقاومت از پنجشیر دعوت نکرده بود. نمایندگان ایالات متحد امریکا نخواستند به مسکو بیایند. طبق اظهار سرگی لاوروف، این دومین بار است که ایالات متحد امریکا از شرکت در نشست افغانستان در چهارچوب «ترویکا گسترش یافته» که علاوه بر روسیه و ایالات متحد امریکا شامل چین و پاکستان می‌گردد، خودداری نموده است.
بنابراین، واشنگتن واضحا تایید می‌نماید که به رد یک راه حل صلح‌آمیز، مبتنی بر مذاکره و راه حل دیپلوماتیک اوضاع افغانستان ادامه می‌دهد، اما یک راه قدری متفاوت را ترجیح می‌دهد که مبتنی بر عملیات ویژه توسط آژانس‌های استخباراتی‌اش و اپوزیسیون مسلح افغانستان می‌باشد.
یادداشت: محتوای این مطلب، بیانگر دیدگاه روزنامه راه مدنیت نیست.

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا