چند توضیح در مورد اسب حافظ سعید
حافظ سعید سرکردۀ داعش در ننگرهار، توسط بمب مادر امریکاییها کشته شد؛ بعد اسب این سرکردۀ داعش پیش رییسجمهور کشورمان آمد؛ چون این دیدار بسیار فوقالعاده بود بههمینخاطر، ما هم لازم دانستیم چند توضیح در این مورد را برشماریم:
1- بعضیها اینقدر به سیاستهای داعش در افغانستان بیباور هستند که فکر نمیکنند امریکاییها هزارکیلوبمب در ننگرهار ریخته باشند که فقط نودوچند نفر داعشی کشته شود و در بین کشتهها حافظ سعید هم شوت شده باشد آن دنیا. بههمینخاطر اسب حافظ سعید با ظاهرشدناش در روی پردۀ سیاست نشان داد که چیزی که بعضیها فکر میکردند نبوده؛ بل آن چیزی بوده که آنها درک نمیکردند و اصولن چیزی به نام اسب حافظ سعید وجود داشته باشد تا به تمام سوالها نقطۀ پایان بگذارد.
2- اسب حافظ سعید بسیار اسبی خوبی است، خدا حفظش کند. وقتی رییسجمهور به او کلمۀ «اوش» گفت، با درنظرداشتن رابطۀ دیپلوماتیک به اشرف غنی گفته است که در برخورد با او مراتب احترام متقابل را به جای آورد و آوردن کلمۀ اوش جایی در روابط حسنه ندارد؛ همین شد که اسب حافظ سعید در یک مراسم خاص به ارگ ریاستجمهوری برده شد تا گفتگوها و مذاکره پشت دروازههای بسته و کاملن محرمانه صورت بگیرد.
3- اسب حافظ سعید کرامات زیادی داشت. مثلن در حملۀ بمب مادر که همۀ داعشیها کشته شده بودند کشته نشد؛ نمیدانم چرا؛ اما خودش میگفت وقتی بمب مادر ریخت همه یکدفعهیی رفتند آن دنیا و چون ازدحام زیاد بود من جا ماندم و به جای آنجا، دیدم مرا اینجا آوردند… حافظ سعید هم وصیت کرده بود که حکومت افغانستان، حکومت ناز و جذابی است، سلام مرا برسان بگو حافظ سعید گفته اسب ما اسب شماست فقط کاری که با اسب خودتان میکنید با اسب ما نکنید چون گناه دارد…
4- برخی از آگاهان مسایل اسب میگویند که اسب حافظ سعید به اسب نمیماند و بیشتر شبیه خر است؛ از خودش که پرسیدند، جواب داد که به من گفتند که یکی از مراحل رفتن به ارگ این است که باید خر شوی؛ منهم زیاد کوشش کردم در بین راه به خودم تلقین کنم که خر شوم؛ حالا بعد از دیدن این همه بحران و کشتنکشتن، احساس کردم که واقعن خر شدم و آمدم ریاستجمهوری؛ حالا در اینجا همه فکر نمیکنند من اسب حافظ سعیدم، بل فکر میکنند خود حافظ سعیدم، فقط مانده از من بپرسند شما که در عراقوسوریه عقبنشینی کردید و آمدید افغانستان، برنامۀ استراتیژیکتان در مناطق شرقی و شمالی افغانستان تا ششماه آینده چی است؟ من فعلن احساس میکنم مسوولیت سنگینی بر دوش من گذاشتند؛ خدایا به من صبر بده که بتوانم حافظ سعید باشم…
5- رییسجمهور چند عکس سلفی گرفته است و در فیسبوک ارگ گذاشته است؛ اسب حافظ سعید از اینکه تصویرش اینقدر لایک و کامنت خورده است در پوست خود نمیگنجد، ولی وقتی کامنتها را خواند دید که بیشترین فحشها به شمول فحش خواهرومادر و عمهوخاله به اشرف غنی حواله شده است، خدا را شکر کرد که او خواهرومادروعمه وخاله ندارد.
6- از کجا معلوم که اسب حافظ سعید هم مثل اسب چوبی تراوا که در زمان یونانیها، توسط آشیل شهری را به تصرف درآورده بود نشود؛ یعنی اول او را بفرستند کابل بعد خودشان بروند کابل و از آنجا هم بروند شمال و از شمال بروند نزدیک مرزهای روسیه که واقعن بعد از روسیه به عمق زمین میرسند یا به فرق کرۀ زمین ….
گزنه/ طنز روز
مهدی ثاقب