تحلیل

نشست پروسه کابل؛ پیام روشن داخلی و خارجی

بیانیۀ افتتاحی رییس‌جمهور غنی در دومین نشست پروسۀ کابل دربرگیرنده نکات جدید و اشارات قابل تامل بود که تا قبل از این چنین انعطاف و صراحت زبان به منظور تامین ثبات و استقرار صلح در افغانستان از آدرس هیچ مقام حکومتی اظهار نشده است.

به رسمیت شناختن طالبان به‌عنوان یک جریان سیاسی، صدور گذرنامه سفر برای آن‌ها، تلاش برای رفع تحریم رهبران طالبان، گفتگوهای بدون قید و شرط با آن‌ها، تلاش برای تعدیل قانون اساسی و همین گونه تقاضا از آنان برای به رسمیت شناختن قانون اساسی از جمله تاکیدهای صریح و روشن رییس‌جمهور بود که در راستای تحقق صلح در افغانستان مطرح شد.

رییس‌جمهور به مسایل دیگری مانند برگزاری انتخابات شفاف، رعایت حقوق زنان و انکشاف متوازن پرداخت و انجام اصلاحات را بخش دیگری از شرایط استقرار صلح معرفی کرد و از طالبان خواست که به فریاد صلح‌خواهی مردم  افغانستان پاسخ مثبت داده و به جنگ و مصیبت مردم نقطه پایان گذارند. البته تقاضاهایی از جامعه بین‌المللی نیز مطرح گردید که دولت و مردم افغانستان را در  راستای تامین ثبات و استقرار صلح در این کشور یاری رسانند.

نشست کابل را با توجه به سازمان‌ها و کشورهایی که در آن نماینده فرستاده بودند، می‌توان یک رخداد مهم دیپلماتیک و تلاش‌ سیاسی در راستای قطع جنگ و تامین ثبات در افغانستان دانست. آنچه را رییس‌جمهور به‌عنوان یک بسته پیشنهادی برای طالبان عرضه کرد، می‌توان یک انعطاف ریالیستیک نامید که صرف نظر از طالبان، برای توجه و قناعت افکار بین‌المللی طرح و تهیه گردیده بود.

به تعبیر دیگر، اظهارات رییس‌جمهور به همان اندازه که مصرف داخلی داشت، به همان اندازه مصرف خارجی داشت تا در صورت ممکن توجه کشورهایی که از ادامه بحران در افغانستان متضرر می‌شوند جلب گردیده و در صورت رد این درخواست منعطف از سوی طالبان و حامیان آن‌ها، اعمال فشار بیشتر بر آن‌ها امکان‌پذیر گردد.

گرچه طالبان کما فی‌السابق با این درخواست موافقت نکردند و همچنان بر ادامه جنگ و یا گشایش باب گفتگو با مقام‌های امریکایی تاکید کردند، اما آگاهان امور می‌دانند که آنچه از زبان و دهان طالبان بیرون می‌آید در واقع اراده سیاسی حامیان آن‌ها را به نمایش می‌گذارد که برای طالبان حمایت مالی و لوژیستیکی فراهم  می‌کنند.

حامیان طالبان که در صدر آن‌ها پاکستان قرار دارد، بر ایالت متحده امریکا و کشورهای همسو با افغانستان پوشیده نیست. از این رو، آنچه در نشست پروسه کابل از آدرس دولت افغانستان برای تامین ثبات و استقرار صلح در کشور اظهار گردید، بیان یک دیپلماسی تعریف‌شده و سنجیده‌شده بود که نیت دولت افغانستان را به نمایش می‌گذارد.

آنچه اما سرنوشت جنگ و صلح را در افغانستان تعیین می‌کند، نه تنها نیت دولت افغانستان، بل اجماع بین‌المللی می‌باشد که می‌‌تواند با اعمال فشار بر حامیان طالبان و قطع حمایت مالی و لوژیستیکی از طالبان، امکان توقف جنگ را فراهم نماید.

همان گونه که اشاره رفت، نشست کابل پیام صریح و روشن داشت و آخرین تلاش‌های دولت افغانستان را به‌منظور دست یافتن به صلح به نمایش می‌گذاشت، اما آنچه پس از این به عنوان اتفاقات بعدی امیدواری به تحقق صلح در افغانستان را برجسته خواهد کرد،  تلاش‌های دوستان دولت افغانستان و حسن نیت پاکستان، ایران روسیه و یکی دو کشور همسو با طالبان خواهد بود که چگونه و  تحت کدام شرایط باهم کنار می‌آیند.

نباید فراموش کرد که آنچه در افغانستان می‌گذرد بخشی از حوادث بین‌المللی می‌باشد که با سایر رخدادهای بین‌المللی رابطه ارگانیک دارد.

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا