تحلیل

نامۀ کابل به اسلام‌آباد /تشدید فشار و به محک گرفتن پاکستان

طی ماه‌های اخیر پاکستان به‌دلیل آنچه از سوی جهان به حمایت از تروریستان متهم است شدیدن زیر فشار قرار دارد و به هر سمتی دست‌وپنجه می‌اندازد.

امریکا که بیش از چهار دهه به عنوان بزرگ‌ترین متحد منطقه‌یی پاکستان عمل می‌کرد، در سال آخر زعامت بارک اوباما؛ رییس‎‌جمهور پیشین ایالات متحده امریکا، از این کشور فاصله گرفت و در عوض با هند نزدیک شد. امریکا که در طول همکاری‌اش با پاکستان صداقت لازم را مشاهده نکرد، این بار شاید ترجیح داد که به‌جای یک شریک سیاسی ناسالم، یک شریک تجاری و صنعتی صادق نتیجه بهتری خواهد داشت. پاکستان نیز در روابط‌اش نه قادر به تامین یک موازنه میان امریکا و چین بود و نه میل داشت از این دو قدرت یکی را جدی‌تر بگیرد.

به‌دنبال این بود که فصل انزوای پاکستان آغاز شد و در ماه‌های اخیر با توجه به تغییرهای قابل توجهی که در کنترول اوضاع منطقه‌یی به‌خصوص در خاورمیانه به میان آمده است، روسیه تلاش کرد تا شاید بتواند پاکستان را چون مهرۀ ترکیه به نفع خود بچرخاند، اما آنچه از ظاهر برمی‌آید پاکستان دیگر حیثیتی که ترکیه در منطقه خاورمیانه دارد را در منطقه جنوب آسیا ندارد. روی این مبنا حالا روسیه نیز علاقۀ چندانی به جدی گرفتن پاکستان در معادلات منطقه‌یی ندارد.

موقف‌گیری‌های حکومت جدید ایالات متحده امریکا علیه نقش حمایتی پاکستان از تروریزم فشار بر این کشور را مضاعف ساخت.

درعین زمان احتمال تغییر در سیاست خارجی امریکا در برابر ایران از یک‌طرف، بیرون شدن طالبان از حوزۀ خلیج و نفوذ امریکا که پاکستان در آن نقش جدی داشت، و گمانه‌های نزدیک شدن طالبان با روسیه و ایران که درست در جهت مخالف کشورهای عربی حوزۀ خلیج قرار دارند از جهت دیگر، موجب این شده که از مدتی به این‌سو، کشورهای عربی حامی تروریزم، طالبان را جدی نگیرند و از این رهگذر به‌طبع پاکستان نیز جدی گرفته نمی‌شود.

علاوه بر این گفته می‌شود در حمله به مهمان‌خانه ولایت قندهار که سفیر امارات متحده عربی در آن حادثه کشته شد، رد پای طالبان و حامی آنان، یعنی پاکستان نیز دیده می‌شود.

گفتنی است حالا پاکستان از جانب امارات متحده عربی و عربستان سعودی نیز زیر فشار قرار دارد. متحدان منطقه‌یی و جهانی عمدۀ پاکستان در حالی امکان دارد که روابط عمیق گذشته را با پاکستان نداشته باشند که افکار عمومی نیز شدیدن علیه این کشور مسموم شده و همه خواهان فشار بیشتر بر این کشورند.

این است که ارتش پاکستان با تحرک‌هایی علیه افغانستان، در تلاش ساختن وضعیت جدید تصنعی برای کاهش فشارهای جهانی و منطقه‌یی و هم‌چنین کاهش فشار افکار عمومی پاکستان برآمده است.

همه این فشارها مصادف شد با جلسۀ مونیخ که رییس‌جمهور غنی نیز بی‌پرده و رک موقف افغانستان را در این نشست اعلام کرد و صریح از پاکستان در واقع به جهان شکایت نمود.

همان طور که پاکستان لیستی را به سفیر افغانستان مقیم اسلام‌آباد تحویل داده بود، این بار کابل لیستی را از طریق سفارت کشور به مقام‌های مسوول در اسلام تحویل داده است.

وزارت خارجه کشور، نامه‌یی را که حاوی لیست ۳۲ مرکز آموزشی تروریستی علیه افغانستان که در خاک پاکستان فعالیت دارند را دوشنبه ۲ حوت از طریق سفارت افغانستان در اسلام‌آباد به مقام‌های پاکستان تسلیم نموده از آن‌ها خواهان اقدام جدی علیه این مراکز شده است.

در این نامه علاوه بر اسامی ۸۵ نفر از سرکردگان و رهبری طالبان و سایر گروه‌های تروریستی به شمول شبکۀ حقانی که مسوول انجام جنایات علیه مردم افغانستان می‌باشند، به جانب پاکستان سپرده شده، از جانب پاکستان صریحن خواستار دستگیری و تسلیم‌دهی آن‌ها به دولت افغانستان نیز شده است.

این نامه در مناسب‌ترین فرصت به مقام‌های پاکستانی داده شده است. وقتی پاکستان خلاف عرف دیپلوماتیک سفیر افغانستان را در مقر یک فرمانده ارتش خود فرا می‌خواند و لیستی را برایش تحویل می‌دهد، دروازه‌های تجارتی میان دو کشور را خلاف حقوق تجاری بین‌الملل مسدود می‌سازد و مناطق مسکونی مرزی کشور را هم خلاف عرف بین‌المللی و همجواری راکت‌باران می‌کند، چه به‌جاست که افغانستان نیز لیستی مستند به جانب مدعی تحویل می‌دهد.

حالا دیده شود پاکستان با پیشنهاد افغانستان در مقابل پیشنهاد خود چه برنامه‌یی روی دست می‌گیرد؟ هرچند هیچ احتمالی وجود ندارد که پاکستان دست‌کم یک قدم عملی در جهت مبارزه با تروریزم منطقه‌یی بردارد، ولی خوب است یک بار به محک گرفته شود.

به هر ترتیب در هر دو صورت، اقدام‌های عملی پاکستان پیامدهای جدیی به‌دنبال خواهد داشت. اگر پاکستان در راستای این خواست افغانستان قدم‌هایی بردارد، بدون تردید در حساس‌ترین شرایط کار بزرگی برای بهبود وضعیت پرستیژی خود در سطح جهان و منطقه کرده است و این امکان وجود دارد که فشارهای منطقه‌یی و جهانی به میزانی زیاد کاهش یابند. اگر اقدام نکند که احتمال قوی نیز همین است، در آن‌صورت انزوای پاکستان بیشتر شده و فشار بین‌المللی نیز افزایش خواهد داشت.

ولی در یک دیدگاه کلی، می‌توان مدعی شد که سیاست خارجی افغانستان به تعبیر رییس‌جمهور غنی در حلقۀ اول تا حد زیادی موثریت داشته و در انزوای پاکستان نمی‌توان نقش حکومت وحدت ملی را نادید گرفت، اما این فشارها باید افزایش یابند تا پاکستان مجبور به انجام اقدام‌های عملی علیه تروریزم گردد.

سید امین بهراد

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا