روایت

روایتی از سه‌سال حضور

قسمت ششم

سمینار بررسی نود سال رسانه و قانون در افغانستان

در مدت تصدی پست معینیت امور نشرات چندین سمینار و کانفرانس رسانه‌ای به ابتکار همکاران ما در وزارت اطلاعات و فرهنگ برگزار گردید.

اولین سمینار در سال اول حضور من به مناسبت نود و هشتمین سال استرداد استقلال کشور در تالار رادیو و تلویزیون برگزار شد. من که عضویت کمیسیون برگزاری مراسم استرداد استقلال کشور را داشتم، از آقای یفتلی، لوی درستیز وزارت دفاع که ریاست کمیسیون را بر عهده داشت، خواستم که برای برگزاری «سمینار بررسی نود سال رسانه و قانون در افغانستان» که ارتباط نزدیک با شاه امان‌الله خان دارد و آزادی بیان و مطبوعات آزاد در زمان وی رونق گرفت؛ با ما همکاری کند و هزینۀ برگزاری این سمینار را بپردازد. وی به جنرال وزیری، سخنگوی وزارت دفاع هدایت داد که در این مورد همکاری صورت گیرد. آقای وزیری مبلغ یک‌صد هزار افغانی برای ما کمک کرد و ما توانستیم این سمینار را با موفقیت  و با حضور شمار زیادی صاحب‌نظران، کارشناسان و اصحاب رسانه برگزار کنیم که نتیجۀ مباحث و مقالات و سخنرانی‌های این سمینار، در قالب یک رسالۀ وزین به چاپ رسید.

همین جا خوب است به یک نکتۀ دردآور اشاره کنم؛ برای چگونگی برگزاری این سمینار من از شماری از مسوولان رسانه‌ها و اعضای فدراسیون ژورنالیستان دعوت کردم که پیرامون چند و چون سمینار مذکور مشورت کنیم، دوستان تشریف آوردند و در مورد آجندا و نحوۀ برگزاری، نظرات سازنده و مفیدی ارایه دادند، در مورد محل برگزاری سمینار بحث شد و جاهای مختلفی مطرح گردید. عبدالغنی مدقق؛ مسوول نشرات رادیو و تلویزیون ملی اصرار کرد که سمینار در تالار رادیو و تلویزیون ملی برگزار گردد. بلاخره موافقت شد و قرار شد که محل برگزاری سمینار تالار رادیو و تلویزیون ملی باشد.

من به آژانس باختر و انتشارات بیهقی اکیداً سفارش کردم که محتوای سمینار از الف تا یای آن را ثبت کنند که بعدا استخراج و به صورت کتاب چاپ شود. آن‌ها اطمینان دادند که دوستان‌شان در رادیو و تلویزیون ملی، این کار را به نحو احسن انجام می‌دهند و قول داده‌اند که تمام محتوای سمینار را ضبط و ثبت کرده در اختیار ریاست انتشارات بیهقی قرار می‌دهند. من از او خواستم که بر فرض انجام این کار توسط رادیو و تلویزیون ملی باز هم یک دستگاه ضبط صوت آن‌جا بگذارید و از روی احتیاط خودتان هم ثبت کنید.

روزی که رفتیم به تالار تلویزیون ملی برای برگزاری سمینار و ده‌ها رسانه و شخصیت فرهنگی و رسانه‌ای در حال آمدن و رسیدن به سمینار بودند، تالار رادیو تلویزیون ملی هیچ آماده نبود، همکاران ما به زحمت و سرعت آن را پاک‌کاری و بنرها را نصب کردند، هوا خیلی گرم بود و تالار از گرمی می‌جوشید و هیچ‌کس نبود که هواکش‌ها را روشن کند. نه آقای غنی مدقق و نه هیچ یک از مسوولان تلویزیون ملی اشتراک نکردند، نوعی سبوتاژ و کارشکنی مطرح بود، اما به هر ترتیبی، سمینار برگزار گردید و شخصیت‌ها بیانیه‌های خود را ایراد کردند و تا نان چاشت همه چیز به خیر گذشت و ما به دفتر بازگشتیم. روز بعد از آژانس باختر و ریاست بیهقی پرسیدم که جریان سمینار آیا ثبت شده و رادیو وتلویزیون ملی این کار را انجام داده و خود شما ثبت کرده‌اند؟ آقای محتاج رییس بیهقی گفت:«ما ثبت نکرده‌ایم اما اطمینان می‌دهم صد در صد که رادیو وتلویزیون ملی ثبت کرده و من می‌روم بگیرم.» این قضیه روزها دوام کرد و بعد از رفت‌وآمد زیاد، تلویزیون ملی تنها یک خبر کوتاه و گزارش تکه‌پاره‌ای که از تلویزیون نشر کرده بود، همان را در اختیار بیهقی قرار داد، علاوه بر بیانیه‌ها و مقالات، ما دو پنل داشتیم که هرکدام نیم ساعت تا چهل دقیقه دوام کرده بود، دو دقیقه هم از این پنل‌ها ثبت نشده بود و این برای من مایۀ تاسف شدید گردید هم از تنبلی و بی‌تفاوتی و خوش‌باوری همکاران خودم و هم از نامردی و کارشکنی مسوولان تلویزیون ملی.

ما محتوای سمینار را با جمع‌آوری مقالات و بیانیه‌ها تا جایی که حافظه یاری می‌کرد جمع و جور کرده در قالب یک رساله به چاپ رسانیدیم.

در آستانۀ برگزاری انتخابات پارلمانی، طرح نشستی را با رسانه‌های آزاد آماده کردیم برای چگونگی پوشش حضور مردم در انتخابات و عدم نشر حوادث و رویدادهای تروریستی در روز انتخابات تا مردم دچار ترس و هراس نشوند و پای صندوق‌های رای با اطمینان حضور یابند. برای این نشست که باید با نان شام و پذیرایی از مسوولان رسانه همراه بود، وزارت ما پول نداشت و یا به من گفته می‌شد که پول نداریم، من در رایزنی با همکاران‌مان و طرح این موضوع در کمیتۀ مشترک حکومت و رسانه‌ها به ریاست آقای سرور دانش، ریاست امنیت ملی، آقای صدیقی داوطلب شد که میزبانی این نشست را بر عهده گیرد، این نشست هم به خوبی برگزار شد و مسوولان رسانه‌ها بنا به مکلفیت‌های ملی و حمایت از روند مردم‌سالاری، قول دادند که هم برای تشویق مردم برای سهم‌گیری در انتخابات و هم برای عدم نشر رویدادهای تروریستی در طول روز همکاری خواهند کرد، در روز رای‌گیری هم واقعاً هیچ تلویزیون و رادیو تا ختم رای‌گیری هیچ یک از حوادث انفجار و انتحار را نشر نکردند تا سبب ترس و وحشت مردم نگردند.

تجلیل از سال‌گرد استاد خلیل‌الله خلیلی

آقای مسعود خلیلی؛ فرزند استاد خلیل‌الله خلیلی شاعر نامدار و پرآوازۀ کشور چند بار به من تلفن کرد که وزارت اطلاعات و فرهنگ باید از سالگرد استاد خلیلی تجلیل کند، تجلیل از شخصیت‌های فرهنگی و ادبی در حیطۀ مسوولیت معینیت امور فرهنگی وزارت بود و در محدودۀ وظایف من نبود و اقدام من در این خصوص نوعی مداخله در وظایف معینیت فرهنگی به شمار می‌رفت.

من به آقای خلیلی قول دادم که موضوع را با رهبری وزارت مطرح می‌کنم و کوشش می‌کنم معینیت فرهنگی ما این محفل را تدویر کند. موضوع را با سرپرست وزارت خانم صافی مطرح کردم. او قول مساعد داد، اسقبال کرد و گفت که در این خصوص با معین فرهنگی، آقای باوری صحبت می‌کند. روزها گذشت و خبری نشد و یادآوری‌های من هم به جایی نرسید. آقای مسعود خلیلی می‌گفت ریاست اجراییه می‌خواهد از استاد خلیلی در ریاست اجراییه تجلیل کند، اما او دوست دارد که این تجلیل در وزارت اطلاعات و فرهنگ باشد. بلاخره، من تدبیری اندیشیدم و از آقای خلیلی خواستم ریاست اجراییه یک مکتوب به ما نوشته کند که مراسم تجلیل از استاد خلیلی را می‌خواهند در تالار وزارت اطلاعات و فرهنگ برگزار کنند و روز و تاریخ را مشخص بسازند. مقصد برگزاری محفل از نام خانوادۀ استاد باشد و بقیهّ کارها را ما انجام می‌دهیم. اتفاقاً همین کار صورت گرفت، محفل تجلیل از استاد خلیل‌الله خلیلی با حضور رییس اجراییه، سرپرست وزارت اطلاعات و فرهنگ و صدها تن از فرهنگیان، شاعران و استادان دانشگاه‌ برگزار شد. در همین محفل رییس اجراییه از همگی مهمانان دعوت کرد که شب بعدش یک محفل در ریاست اجراییه با حضورداشت شخصیت‌های ملی و سفرای کشورهای همسایه برگزار می‌گردد. در این محفل سرپرست وزارت اطلاعات و فرهنگ خانم صافی شرکت و سخنرانی کرد، اما آقای باوری معین فرهنگی با وجود دعوت و اصرار من، حضور نیافت.

سوم ماه می، روز بین‌المللی مطبوعات

به مناسبت سوم ماه می، یک محفل شاندار در تالار بین‌المللی مطبوعات برگزار کردیم. در این محفل از آقای سرور دانش دعوت کردیم برای حضور و سخنرانی، اما وی جواب رد داد. اصولا طی سه سالی که من در وزارت اطلاعات و فرهنگ ایفای وظیفه می‌کردم بار بار محافل رسانه‌ای که به ابتکار ما برگزار می‌گردید و هر بار از آقای دانش دعوت می‌کردیم، طفره می‌رفت و بهانه می‌آورد، در حالی که در محافل کوچک‌تری که از سوی فدراسیون ژورنالیستان و یا کمیتۀ مصونیت خبرنگاران برگزار می‌شد، همواره حضور می‌یافت. برخلاف، رییس اجراییه در هر محفلی که از جانب ما برگزار می‌گردید با کمال خوشی و بزرگواری اشتراک و سخنرانی می‌کرد.

سوم می، مصادف شده بود با شهادت ده تن از خبرنگاران عزیز ما در «شش‌درک» کابل، رسانه‌ها و مردم عزادار بودند، ما تعداد زیادی لوح تقدیر، مدال و تقدیرنامه و ستایش‌نامه برای شمار زیادی از خبرنگاران آماده کرده بودیم، اما به دلیل حادثۀ شهادت خبرنگاران، اعضای فدراسیون پیشنهاد کردند که این تندیس‌ها و لوح‌های تقدیر چون ایجاب می‌کند با کف زدن همراه باشد، فعلاً توزیع نشود و در یک مناسبت دیگر این کار صورت گیرد. قبول کردیم. در این کنفرانس، پیام رییس‌جمهور توسط آقای مرتضوی خوانده شد و رییس اجراییه سخنرانی کرد و مسوولان رسانه‌ها، رییس دیده‌بان رسانه‌ها و اعضای فدراسیون روزنامه‌نگاران در قالب چند پنل، وضعیت رسانه‌ها و خطرها و تهدیدها علیه ژورنالیستان را مورد بحث و بررسی قرار دادند. در این روز روزنامه‌های دولتی به صورت رنگی چاپ و با محتویاتی در مورد وضعیت رسانه‌ها و انعکاس مسایل مربوط به فعالیت ژورنالیستان نشر شد و در جریان کانفرانس برای اشتراک کنندگان توزیع گردید…

نوشته‌های مشابه

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا