مقاله

زنان و مردان افغان چه می‌خواهند؟

حق دسترسی به شغل و آموزش از اولویت‌ها است. غرب چگونه با طالبان کار کند تا این حقوق را تضمین نماید؟ نمایندگان طالبان در مذاکرات صلح مسکو، مسألۀ حیرت‌انگیزی ارایه داد: آنها از تعدیل قانون اساسی حمایت می‌کنند که از دسترسی زنان به تحصیل و کار محفاظت می‌کند. نشانه‌های قابل تردیدی در این تعهدات وجود دارد. به هرحال، مهم است که این گروه، تعهدات خود را حفظ کنند؛ زیرا این موضوع همان چیزی است که اکثر افغان‌ها خواهان آن‌اند. بر خلاف اصول سنتی که می‌گوید افغان‌ها به طور گسترده‌یی از حقوق زنان حمایت نمی‌کنند، تحقیقات از شرق افغانستان نشان می‌دهد که مردان و زنان روستایی می‌خواهند دختران را در حال رفتن به مکتب ببینند و زنان را به سوی وظیفه.  حتا، آنها بر این باورند که چنین پیش‌رفتی برای صلح ضروری است.

در همین‌حال، آنها کمتر به حمایت از سایر حقوق زنان، مثل حق مالکیت و یا دسترسی آنان به مقام‌های رهبری در دولت می‌اندیشند. مواردی که هر دوی آن در قانون اساسی افغانستان موجود است. به طور خلاصه، اگرچه  فضای کار و آموزش و پرورش یک تغییر فرهنگی برای زنان ایجاد کرده‌است؛ اما ارزش‌های دیگری که جامعۀ بین‌المللی و فعالان زن، آن را توسعه داده‌اند، هنوز باید مورد توجه قرار گیرد.  با ادامه مذاکرات صلح با طالبان، جامعۀ بین‌المللی باید توجۀ خود را به آنچه مردان و زنان افغان واقعا می‌خواهند، معطوف کنند.

به عنوان بخشی از یک پروژۀ  تحقیقی برای موسسۀ صلح ایالات متحده، بین سال‌های ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷، جمع‌آوری داده‌ها از ۱۵۰۰ نفر در ۱۸ قریه در شرق افغانستان انجام شد. در هر مکان از مردم خواسته شد تا فهرستی از مؤلفه‌های خود جهت آوردن صلح  به عنوان راهی برای کمک به درک بهتر محققان ارایه دهند، اینکه مردم محلی در مورد صلح چگونه فکر می‌کنند؟ هر روستا به طور متوسط ​​۵۰ مؤلفۀ بی‌نظیر ارایه دادند که حدود ۲۵درصد مربوط به جندر می‌شد: نقش جنسیتی، آزادی زنان و دسترسی آنها به کالاها و خدمات.

در بعضی نقاط، روستاییان گفتند که پسران در روز جمعه (مهم‌ترین روزهفته برای مسلمانان) اجازۀ بازی کریکت داشته باشند. به هرحال، حق‌ دسترسی دختران به تحصیل٬ آموزش و کار در اکثریت قرار داشت. هم‌چنین دسترسی دختران به آموزش و دسترسی زنان به آموزش و اشتغال بسیار مهم بود. در حقیقت، در هر قریه – چه تحت کنترل طالبان و چه غیر آن- در پنج مولفۀ صلح‌شان، «رفتن دختران به مکتب» را اولویت دادند.

با این حال، هرگز به نقش زنان به عنوان تصمیم‌گیرنده و یا دارای مقام سیاسی اشاره‌یی نداشتند.

حمایت‌های قانون اساسی افغانستان از زنان

در حال حاضر قانون اساسی افغانستان به شدت بر حقوق سیاسی تمرکز دارد؛ اما بسیاری حمایت‌های که قانون اساسی افغانستان از زنان می‌کند حتا در دموکراسی غرب هم نیست. به ویژه، در ماده ۲۲ که زنان افغان دارای حقوق برابر هستند. معادلۀ ایالات متحده تا کنون تایید شده است. در میان حقوق زنان افغان٬ آنها دارای حق نمایندگی در مجلس نمایندگان، دسترسی برابر به تحصیل، توانایی خدمت در ارتش، توانایی وارث شدن زمین و اموال، حق آزادی بیان و ممنوعیت از شکنجه به صورت برابرهستند. البته بسیاری از این حقوق، به طور کامل نه اعمال می‌شود و نه در دادگاه‌ها جدی گرفته می‌شود.

خلاصه، قوانینِ لای کتاب‌ها و بحث دربارۀ حقوق زنان که در کابل و در مطبوعات به شکل گسترده پخش می‌شود، به طور دقیق منعکس‌کننده درک روزمرۀ مردان و زنان از یک جامعه درست در روستاهای شرق افغانستان نیست.

حمایت از آموزش دختران و شغل زنان بسیار برجسته‌تر از آن است که نشان داده شده‌است، در عین‌حال، شواهدی وجود دارد که برخی مردان در حال حاضر معتقداند که زنان دارای حقوق بیش از حد هستند و مردان جوان، در مورد حقوق جنسیتی برابر، کمتر از پدران خود حمایت می‌کنند. این امر می‌تواند اختلاف بین حقوقی که افغان‌های روستایی به زنان می‌دهند و آنچه را که قانون اساسی برای آنها مشخص کرده‌است٬ انعکاس دهد.

بیان این موضوع مهم است که زنان حاشیه نشین، دارای عقاید مختلف و اولویت‌های مختلفِ حقوق زن،  نسبت به گروه‌های هستند که اکثریت‌شان در شرایط بهتر اجتماعی-اقتصادی به سرمی‌برند. این ناکامی باعث شده‌است تا میلیون‌ها دالری که در برنامۀ توانمندسازی زنان سرمایه‌گذاری شده بود، درست سازمان‌دهی نشود یا کمتر تاثیرگذار باشد. بیشتر برنامه‌نویسان در ابتدا تصور می‌کردند که زنان افغان برای استخدام شدن، بیش از حد ضعیف هستند و بنابراین برای رشد سیاست و برنامه‌ریزی با آنها مشورت نمی‌‌شود. یا تصور می‌کردند که زنان برای ادارۀامور خانواده، بیشتر مناسب هستند. این نگاه  در مقیاس وسیع، منجر به برنامه‌های بی ثمری شد – مانند تیم‌های زنان شاغل- که هدف آن شناسایی و تقویت روحیۀ محلی بود؛ اما نتایج مثبتی نداشت.

جامعۀ بین‌المللی به جای تمرکز بر فراز و نشیب پالیسی‌های حقوق زنان، به منظور توسعۀ پالیسی‌های مؤثرتر، باید به زنان و مردان روستانشین افغانستان گوش فرا دهند. مطالعۀ ما پیشنهاد می‌کند که فرصتی برای تمرکز بیشتر بر آموزش دختران و توسعه حرفه‌یی زنان به منظور تکمیل شدن برنامه‌های توانمندسازی زنان – که بر ارزش‌ها و اولویت‌های محلی ساخته شده است- توجه شود. هر برنامه‌‌یی در راستای حقوق زنان باید از لحاظ محلی حساس باشد و از پایین به بالا کار کند تا اطمینان حاصل شود که زنان واقعی افغان، از آن بهره‌مند می‌شوند.

واقعیت این است که طالبان در حال حمایت از سیاست‌های هستند که اجازه می‌دهد زنان و دختران به مکاتب و شغل دسترسی داشته باشند. به این نکته اشاره شود که طالبان شاید به افغان‌های فعلی گوش می‌دهند. اگر چنین باشد، نشان دهندۀ تمایل آنها برای گسترش حمایت از خود، درمیان مردم افغانستان می‌باشد. یک دولت تحت رهبری طالبان، مطمیناً برآیند دلخواه غرب نیست؛ اما تا آنجا که جامعۀ بین‌المللی بتواند، با این گروه برای دست‌یابی بیشتر به اولویت‌های محلی مانند تحصیلات و اشتغال زنان، مصالحه به سوی صلح پایدارتر و وضعیت صلح آمیز در سطح محلی، تلاش خواهد کرد.

منبع: فارین پالیسی

نویسندگان: الیزا اروین و پامینا فرچا

مترجم: نیکبخت علیزاده

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا