اسلایدشوتحلیل

غنی بازیگر بی‌رقیب خواهد بود؟

در چند سال پسین، بخشی قابل ملاحظه افکار عامه را مخالفان سیاسی اشرف غنی مدیریت کرده‌اند، طوری که پی هم سعی شده چشم‌انداز تاریکی از آینده افغانستان به مردم ارایه شود. در حالی که زیر فشار گروه‌های درگیر جنگ، گام‌های فوق‌العاده مهم سیاسی و اقتصادی برای آینده بهتر افغانستان برداشته شده است.

مخالفان سیاسی غنی، بیشتر کسانی‌اند که حامد کرزی در زمان حکومت‌داری‌اش آن‌ها را به اساس محاسبات زودگذر و بدون آینده‌نگری، در راس پست‌های مهم دولتی و‌ منابع عایداتی قرار داد.

بدین ترتیب ذهنیت دولت‌سازی به اساس قانون و شایسته‌سالاری، در نخستین روزهای بعد از سقوط رژیم طالبان عقیم ساخته شد.

از همین رو، تعدادی از نویسندگان غربی چون آریگوین تفت  (Arreguin-Toft)  تا جایی پیش می‌رود که ادعا می‌کند افغان‌ها علاقمند به‌وجود آوردن ساختارهای منضبط دولتی نیستند. آنچه به‌نام دولت در افغانستان تمثیل می‌شود در حقیقت (دولت خیالی) است که قلمرو آن فقط روی کاغذ وجود داشته و دستگاه دولتی آن فاقد اقتدار بوده و از به‌کارگیری خشونت و قوه قهریه مشروع، عاجز می‌باشد. عدم تمایل برای به‌وجود آوردن ساختارهای دولتی و تطبیق قانون از عملکرد سیاسیون دولت‌گریز و ذهنیت مردم آن منشأ می‌گیرد که خود را از ساختارهای سیاسی مقید به قانون، بی‌نیاز می‌پندارند.

قوت این استدلال زمانی بهتر آشکار می‌شود که آن را با عملکرد گروهی از مردم مقایسه کنیم که خواهان رهایی جنایتکاران از بند دولت می‌شوند، اما همه‌شمول بودن چنین استدلال درست به نظر نمی‌رسد. از همین رو، یک بخش وسیع جامعه و شهروندان عادی که از شبکه‌های سودجو و مافیایی آسیب می‌بینند را نمی‌توان افرادی با ذهنیت دولت‌ستیز خواند. این بخش جامعه که از بی‌عدالتی و زورگویی قانون‌شکنان به ستوه آمده‌اند، در حقیقت خواهان اقتدار دولت و حاکمیت قانون‌اند. گام‌هایی که غنی برای برگشت اقتدار دولتی و به زندان کشیدن ناقضان قانون با تمام دشواری‌ها و زیر فشار گروه‌های مخالف سیاسی و تبه‌کار برداشته قابل ستایش است، آنچه که در حقیقت میراث ویرانگر حکومت حامد کرزی شمرده می‌شود. قرار گرفتن امرالله صالح در راس وزارت داخله، نشان داد که می‌توان جلو قانون‌گریزی خرده‌جنایت‌کاران را گرفت و امنیت شهروندان را تامین کرد.

عرصه سیاست افغانستان بعد از سال ۲۰۱۴، شاهد تحولات مهمی بوده است. دوستم معاون اول اشرف غنی، زیر فشارهای جامعه بین‌المللی که خواهان بررسی قضیه ایشچی بودند به انزوای سیاسی کشانیده شد. متاسفانه در سطح رهبری، شخصیت‌هایی که بتوانند جایگاه دوستم را پر کنند وجود ندارند که این را می‌توان در عرصه نمایندگی دموکراتیک برای اوزبیک‌ها زیانبار خواند.

برعکس میان هزاره‌ها، هژمونی رهبری سنتی شکسته و راه برای سیاستمداران نو، تحصیل‌کرده و روشنفکر در عرصه نمایندگی از مردم باز شده است و غنی همچنان در اداره حکومت از آن استفاده خوب کرده است. قرار گرفتن سرور دانش با آقای غنی، نمونه خوبی از این مدعاست که می‌تواند با نمایندگی از مردم هزاره، رای قابل ملاحظه‌یی به‌خصوص از قشر روشنفکر و تحصیل‌کرده هزاره، به سود غنی وارد صندوق‌های انتخاباتی او کند.

همان طوری که ذهنیت حاکم الیت سیاسی افغانستان می‌پذیرد که رییس‌جمهور باید پشتون باشد، جمعیت اسلامی گزینه بهتری برای پر کردن این خلا با شخصیت‌های نیمه‌پذیرفته‌شدۀ جامعه پشتون چون اتمر ندارد.

قرار گرفتن امرالله صالح در تکت انتخاباتی غنی با نمایندگی از تاجیک‌تباران افغانستان، که شخصیت باریک‌بینی چون اسپنتا از او به حیث آدم کتاب‌خوان، زرنگ و آشنا با سیاست کشورهای منطقه در کتابش (روایتی از درون) یاد می‌کند، سنگینی و قدرت مانور انتخاباتی تیم غنی را می‌تواند میان بقیه تیم‌ها بالا ببرد.

ماموریت کوتاه او در وزارت داخله ثابت ساخت که ناکارایی نهادهای دولت را با تعهد و مسوولیت‌پذیری در قبال مردم می‌توان از میان برداشت، آنچه که به اعتماد بیشتر مردم نسبت به او می‌‌افزاید؛ هرچند این ماموریت کوتاه، دولت مستعجل بود!

 حکمتیار طوری که انتظار می‌رفت تا هنوز نتوانسته حمایت قاطع و گسترده پشتون‌ها را به‌دست آورد و مورد پذیرش جامعه جهانی قرار گیرد. بدین لحاظ حزب اسلامی را همچنان نمی‌توان رقیب جدی این دور انتخابات دانست. در کل، تکت‌های که بیشتر متشکل از رهبران جهادی‌اند، با درنظرداشت پیشینه نه چندان خوب آن‌ها، نه مورد پذیرش جامعه جهانی خواهند بود و نه هم قشر باسواد و بخش عمدۀ از جامعه از آن حمایت خواهند کرد.

از این همین رو، غنی نه تنها از حمایت جامعه جهانی برخوردار است؛ بل چشم‌انداز روشن او برای افغانستان و رهایی از وابستگی اقتصادی به همسایه‌ها و اراده قاطع برای به‌وجود آوردن حکومت مبتنی بر قانون و مبارزه با حلقات مافیایی که دستگاه حکومت را فلج و یاهم به چالش کشیده است، پشتوانه حمایت مردمی برای او فراهم می‌سازد، آنچه که می‌تواند او را به بازیگر اصلی و بی‌رقیب انتخابات ریاست جمهوری پیش رو تبدیل سازد.

نویسنده: مجیب رحمان اتل

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا