پاکستان و امریکا؛ نیازمند همکاری فراتر از افغانستان
منبع: Thehill
ترجمه: ج. محمدی
نویسندگان:«دانیل فرند» مشاور ارشد معاون رییسجمهور [ایالات متحده] و «ویلیام. ا. شرایر» رییس ارزیابی جهانی در مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی
طی ۴۰ سال گذشته، رابطه ایالات متحده و پاکستان از ذرهبین افغانستان بررسی شده است؛ هرچند هنوز مشخص نیست روابط ایالات متحده با افغانستان چگونه و چه وقت تغییر خواهد کرد.
با کاهش پایگاههای ایالات متحده از افغانستان در آینده، این تعامل دگرگون خواهد شد. مشخص شدن برخورد مسوولانه ایالات متحده با پاکستان در صورت پیروزی طالبان، برای این کشور مهم است.
تمام فداکاریهای ارتش پاکستان در جنگ علیه تروریسم- و نگرانیهای امنیتی آن در منطقه – تا حد زیادی فراموش میشود؛ افزون بر آنکه پاکستان با همدردی اندک جامعه جهانی، علاوه بر کسانی که فعلاً در این کشور هستند، با موج دیگری از میلیونها پناهنده روبرو خواهد شد؛ بنابراین ما باید پاکستان را ترغیب کنیم تا با جدیت به موفقیت خلیلزاد و نشستن افغانها دور میزگرد بیندیشد.
هدف از مذاکرات کنونی ایجاد دوباره امارت اسلامی توسط طالبان نیست و حکومت کنونی]افغانستان[ نیز هرگز توسط کسانی که در پاکستان زندگی میکنند ]رهبران طالبان[، ویران نخواهد شد. با تذکر این موضوع، ایالات متحده با پاکستان منافع زیادی دارد و باید با آن کشور رابطه مستقیم برقرار کند نه مشتق از روابط با برخی کشورهای دیگر.
اکنون پاکستان پنجمین کشور پرجمعیت جهان است و در ده سال آینده جمعیت آن به ۲۴۵ میلیون خواهد رسید. این کشور دارای بیشترین درصد جمعیت جوان در جهان است. اگر از انرژی آنها بهدرستی استفاده شود میتواند تبدیل به یک سرمایه مفید شوند، بااینحال اگر انرژی آنها در راه بهبود سمتوسو داده نشود، آنها به بمب ساعتی مبدل خواهند شد.
جمعیت پاکستان در لیگ مشابه سایر دموکراسیها مانند برازیل، اندونیزیا و نایجریا است. ایالات متحده با هر یکی از این دموکراسیها دارای روابط امنیتی است؛ اما این کشور دارای پیوندهای اقتصادی، روابط مردمی و پیوندهایی در زمینه فناوری، آموزش و اختراع است. ما باید به طور مشابه روابط گسترده و عمیقی با پاکستان داشته باشیم.
هرچند انتقادهای اساسی در ایالات متحده بر پاکستان وارد است؛ اما باید این کشور را در چرخه بزرگتر دخیل کنیم تا مشارکت گستردهتر و جامعتر درباره نقش خود در جهان داشته باشد.
ظرفیت پاکستان
پاکستان از نظر ظرفیت کشاورزی میتواند آرجانتاین یا اوکراین دیگر شود. کشاورزی ۲۰درصد تولید ناخالص داخلی پاکستان را تشکیل میدهد و ۴۳درصد نیروی را کار میتواند در این بخش استخدام کند. کشاورزی همچنین در صادرات پاکستان نقش مهمی دارد و حدود ۸۰درصد آن را تشکیل میدهد؛ اما بهرهوری کشاورزی پاکستان فعلاً فقط بین ۲۹ تا ۵۲درصد است؛ البته اگر از بذرهای بهتر و تکنیکهای کشاورزی مؤثرتر استفاده شود.
پاکستان دارای ظرفیت گردشگری بسیار وسیعی است. این کشور به علت بناهای تاریخی و باستانی، اماکن بااهمیت مذهبی مانند مسجد «مادشاهی» و مسجد جامع «مقدس» شهره است. از زیباییهای طبیعی بینظیری مثل دره هانزال و پارک ملی دوسوی برخوردار است؛ بااینحال پاکستان یکی از کمطرفدارترین کشورهای جنوب آسیا در زمینه گردشگری است. در سال ۲۰۱۷ پاکستان ۱٫۷ میلیون بازدیدکننده داشت، در مقایسه، سریلانکا ۲٫۳ میلیون و اردن ۴٫۲ میلیون بازدیدکننده داشتهاند.
پاکستان ظرفیت آبی قابلتوجهی دارد؛ اما تنها یکدهم این ظرفیت ۶۰ هزار مگاواتی خود را توانسته توسعه دهد. اگر از این منابع بهدرستی بهرهبرداری میشد، میتوانست نقش بهسزای در مقابله با کسری برق در خود پاکستان و منطقه داشته باشد.
تغییر رابطه با پاکستان چگونه به نظر میرسد؟
ایالات متحده به رابطه مجدد با مجموعه گستردهتر و بزرگتر سهامداران نیاز دارد. میبینیم که پاکستان نه بهعنوان مشکل مدیریتی، بلکه بهعنوان فرصت بالقوه اقتصادی در آسیای جنوبی است.
بیشتر اعضای کنگره که علاقهمند پاکستان بودند- بهخصوص خارج از روابط نظامی- از سیاست کنار رفتهاند؛ بنابراین نیازمند به بازسازی یک ائتلاف جدید در کنگره هستیم تا این رابطه مأیوسکننده مبتنی بر تهمت، ترس و بیاعتمادی مسمومکننده از بین برود.
همچنین آموزش، کلید تغییر روابط است. برنامههای تبادل دانشجو در بهبود روابط کشورها سودمند است. اگر سال ۲۰۱۶ را بهعنوان آخرین سال ارزیابی کنیم ۸٫۵ درصد در تعداد دانشجویان پاکستانی که در ایالات متحده مشغول تحصیل بودهاند، افزایش یافته است.
همچنین آموزش برای امتناع از روابط مهم است. برنامههای تبادل دانشجویی در بهبود روابط بین کشورها سودمند است. در سال ۲۰۱۶ فقط ۱۱۰۰۰هزار دانشجوی پاکستانی در امریکا مشغول تحصیل بودند؛ درحالیکه در همین سال در چین ۲۲۰۰۰دانشجوی پاکستانی تحصیل میکردند.
ایالات متحده برای حمایت از پاکستان برای رسیدن به خودکفایی باید برنامه کمکهای خارجی خود را دوباره تجدیدنظر کند. در سالهای اخیر، ایالات متحده با پاکستان فقط رابطهیی بیشازحد نظامی داشته است.
بیشتر افرادی که از پاکستان اطلاعات دارند یا از سازمان اطلاعاتی هستند و یا از ارتش؛ بنابراین ایالات متحده باید آموزش نظامی ما را با ارتش پاکستان افزایش دهد. ارتش پاکستان دیگر کودتاگر نیست؛ زیرا فاصله زیادی را از مداخله در امور سیاسی پیموده است.
خبر خوب این است که پاکستان پس از یک استراحت کوتاه، دوباره آموزش بینالمللی نیروهای نظامی را بهزودی برای افسران نظامی جوان خود آغاز میکند. علیرغم روابط بیشازحد محدود شده به نظامی، ایالات متحده باید درگیر آموزش نظامیهای پاکستان شود.
اصلاح روابط ایالات متحده و پاکستان مثل یک خیابان دوطرفه است و ایالات متحده ناگزیر است سمت خیابان خود را تمیز نگه دارد و کمکهایش نیز ادامه یابد.
بیست سال پیش کولمبیا و اندونیزیا مارکهای نامطلوبی داشتند و امروز سرمایهگذاران به این کشورها نگاه متفاوت میکنند. کاملاً این امکان هم وجود دارد که پاکستان هم بتواند از این به بعد به کشور تجاری متفاوت مبدل شود.
دولتهای جدید در پاکستان برای تغییرات مثبت دارای اراده سیاسی هستند و خود را از هر گروه خشونتطلب افراطی و فاسدی جدا کنند که بسیاری از دولتهای قبلی را نشانه گرفته بود.