زنانی که قلبشان در سنگرها میتپد
در میان اخبار، آمار جنگ را بالا و پایین میکنم و تعداد سربازان دلیری که در سنگرها شهید شدند را میخوانم.
راستش خبر جنگ از آخرین چیزهایی است که میخواهی بشنوی. حین این شنیدن و خواندن خبرها، حین لرزش نامحسوس بدنم، مدام این شعر معروف مریم نظریان در ذهن و قلبم تکرار میشود:
آمار کشتههای جنگ همیشه غلط بوده است
با هر گلوله دو نفر کشته میشوند
سرباز و دختری در قلبش.
این روزها که تب جنگ داغ است، این روزهای سیاه که سخت میگذرد، کسی، کسانی و چشمانی از آمار دور ماندند. کسانی طبق رسم رایج این جغرافیا از حساب باز ماندهاند. زنان وابسته به سربازان در غبار اخبار جنگ چه غریبانه گم شدند.
حین بالا و پایین کردن این اخبار به خبر زنی برخوردم که پس از شنیدن شهادت همسر سربازش خودکشی کرد. این اخبار کوتاهند، ولی کاری با روحت میکنند که شاید چنگیز با هرات نکرد !
زنانی از این جنس در میان اخبار غمانگیز این روزها گم شدند. معشوقکانی که خینه عروسی بر دستشان میماند .
مادرانی که دلتنگ فرزند هستند .فرزندِ در سنگر چنان از آنها دور است که صدای مادر را نمیشنود. همسران و خواهرانی که مردی در جبهات جنگ دارند. مردانی که به جنگ سیاهی رفتهاند.
جالب است این بار کثرت قومی و زبانی که همیشه بهطرز احمقانهاش بر آنها تاکید داریم رنگ باختهاند.
زنان این سرزمین از هر قوم و زبان امروز دلتنگ سنگرها هستند. گویا قلبشان بیرون از سینه در آن سنگرها را میتپد.
برای عسگران در سنگر، زنی در هرات دستمال خامکدوزی میکند. زنی در کابل جاکت میبافد، دختری در بامیان هر روز نامه مینویسد و دختری در ننگرهار خینه عروسی با یار عسکرش را هر روز زنده میکند.
میدانی درد، مشترک است. تمام آن زنها به یک اندازه درد میکشند.
قصه زنان دلداده عسکرهای میدان نبرد از امروز و دیروز نیست. زنان پیش از ما هم میشنیدند و زمزمه میکردند که:
بگو از ما بگو با دلبر ما
بگو از ما به یار عسکر ما
اگر مردانه در سنگر بمانی
همیشه میشوی تاج سر ما
چنین است که لیلاهای زیادی در این جغرافیا اینچنین خواسته و برخاستهاند.
این نوشتار، کلمه به کلمه و این خطوط در هم فشرده تقدیم میشود به هزاران زنی که در این جغرافیا مردی در سنگر دارند. که اگر عشق و حرارت سخن و وجودشان نبود، شاید مردان زیادی در سنگرها برای دفاع از وطن باقی نمیماند. که اگر دستمالها، نامهها، بوسهها، دعاها و یادشان همراه این سربازان نبود، ما جنگ را خیلی زودتر از این باخته بودیم.
کلام به کلام این نوشته تقدیم است به زنانی که مردی را در سنگرها از دست دادهاند، اما جایی نامشان بهعنوان قهرمان یاد نمیشود که آنها قهرمانان واقعی این وطن هستند و هیچ چیز از سربازان دلیر ما در سنگرها کم ندارند.
بدان امید که فردا روز بهتری باشد و هیچ مادر و همسر، معشوقه و خواهری درد از دست دادن مردی در سنگرهای وطن را با خود در میان روزهایش به هر جا نبرد.
مردانِ در سنگر پیروز و سلامت به خانه برگردند.