تحلیل

نگرانی مردم از تشدید ناامنی/ مدیریت جنگ در دست کیست؟

نزدیک به یک ماه می‌شود که ناامنی‌ها شدت یافته و فشارهای نظامی طالبان در بخش‌های مختلف علیه نیروهای مسلح کشور افزایش داشته‌اند.

حالا که دل مردم از امنیت کندز کمی جمع شده، جنگ در هلمند شدت گرفته است. بر اساس گزارش‌های ضد و نقیص، تلفات نیروهای مسلح افغانستان در هلمند روز به‌روز سنگین‌تر می‌شود. گزارش‌ها از هلمند از عدم همآهنگی و مدیریت نیروهای امنیتی علیه طالبان حکایت دارند.

به گفته نمایندگان شورای ولایتی هلمند، در جنگ اخیر هلمند حدود ۲۰۰ نفر از نیروهای امنیتی ما جان‌شان را از دست داده‌اند و بیش از ۱۰۰ تن دیگر جراحت برداشته‌اند. به گزارش اسوشیتد پرس و به نقل از عبدالمجیب آخوندزاده، معاون شورای ولایتی هلمند و شیرمحمد آخوندزاده؛ عضو شورای ولایتی هلمند، در این جنگ حدود ۵۰ تن از افراد ملکی نیز به قتل رسیده‌اند.

همچنان برخی ویدیوکلیپ‌هایی که در فضای مجازی دست به‌دست می‌شوند، ظاهرن از اسارت ده‌ها نفر از سربازان قوای مسلح کشور به‌دست طالبان خبر می‌دهند.

در عین حال، ادعاهای غیر موثقی نیز وجود دارند که در جنگ هلمند با طالبان معامله صورت گرفته است. به این دلیل حین عقب‌نشینی، به نیروهای امنیتی کشور با حمله غافل‌گیرانه طالبان، تلفات سنگین وارد شده است.

عبدالحی آخوندزاده؛ نماینده هلمند به رادیو آزادی گفته که حدود ۴۰۰ تن از نیروهای امنیتی که پنج روز به محاصره طالبان درآمده بودند، پس از تمام کردن تجهیزات و مواد غذایی حدود ۱۲۰ تن آنان به طالبان تسلیم شدند و تعداد دیگر آنان در جنگ و یا به اثر انفجار ماین‌های کار گذاشته شده از سوی طالبان کشته و زخمی شده‌اند و تنها به تعداد ۸۰ تن دیگر از سربازان محاصره‌شده خود را به شهر لشکرگاه رسانده‌اند.

او علاوه کرده که مقام‌های مسوول مرکزی و محلی هیچ تلاشی برای شکستاندن محاصره سربازان انجام نداده‌اند و تلفات وارده بر نیروهای امنیتی ناشی از سهل‌انگاری همین مقام‌ها بوده است.

ولی جبار قهرمان؛ قمندان قوای اپراتیفی در هلمند این ادعا را رد کرده و گفته است که جنگ در هلمند بعد منطقه‌یی دارد. او تلفات سنگین به نیروهای مسلح کشور را رد کرده، ولی مشخص نکرده که چه تعداد کشته و زخمی شده‌اند.

به قول نماینده‌های شورای ولایتی هلمند، در حالی که وضعیت در هلمند وخیم است و نیروهای امنیتی متحمل تلفات زیادی شده‌اند، نیروهای امریکایی مستقر در هلمند هیچ واکنشی از خود نشان نمی‌دهند.

با این وصف، جنگ کندز هنوز پایان نیافته و فقط مرکز شهر کندز از دست طالبان آزاد شده است. برای تصفیه کامل کندز در صورت اراده جدی و مدیریت سالم، هزینه بزرگ نظامی و وقت بیشتر نیاز است. همچنان گفته می‌شود که شهر کندز نیز بدون سروصدا به‌دست طالبان افتاد. در حالی که نیروهای امنیتی مستقر کندز توان محافظت شهر را داشتند، ولی از خود هیچ تحرکی نشان ندادند و شهر را به دست طالبان رها ساختند.

در همین حال جنرال دوستم معاون اول ریاست جمهوری که برای مهار جنگ به شمال رفته است، اظهارات نگران‌کننده‌یی دارد.

او گفته است که قرار است به تعداد 7500 داعشی در شمال کشور جابه‌جا گردند، ولی در عین حال خبرهای خوشی از ولایت فرا می‌رسند که طالبان با تلفات سنگین از دروازه‌های آن ولایت عقب‌نشینی کرده‌اند، اما هنوز مشخص نیست که طالبان توان برگشت را دارند یا خیر؟

به همین ترتیب نظیفه ذکی؛ نماینده بدخشان در مجلس نمایندگان در جلسه عمومی گفته است که طالبان و مخالفان مسلح در بدخشان توسط چرخبال‌ها تجهیز می‌شوند. به گفته او نیازمندی‌های طالبان در یمگان، وردوج و دره خستک توسط چرخبال‌ها تامین می‌گردد. به گفته این عضو مجلس، مدارکی در دست اوست که نشان می‌دهد از دو روز به این طرف چرخبال‌هایی به طالبان تجهیزات می‌رسانند.

قابل یادآوری است که این امر تازه‌یی نیست. چندین سال است که هرازگاهی ادعاهای مبنی بر انتقال تجهیزات و مخالفان مسلح از جنوب به شمال توسط چرخبال‌ها صورت می‌گیرند، ولی هنوز مدرک معتبری در این خصوص از سوی هیچ فردی ارایه نشده است.

در عین حال که ابعاد جنگ در سطح داخلی و محلی در کشور پیچیده و بغرنج معلوم می‌شود، ادعاهایی وجود دارند که جنگ افغانستان ابعاد منطقه‌یی و فرا منطقه‌یی نیز دارد.

در سطح منطقه، پاکستان بدون تردید از هرنوع جنگ و بحران‌سازی در افغانستان حمایت می‌کند، اما اخیرن مشخص شد که امریکایی‌ها رغبت چندانی ندارند که پس از این پاکستان را به عنوان عضو بازی استراتیژیک در افغانستان نگه دارد. روی این اصل بود که با هند نزدیک شد. در همین حال روسیه با نزدیکی به پاکستان می‌خواهد این بار علیه امریکا در بازی افغانستان و بعدن آسیای میانه نفع ببرد. گفته می‌شود روسیه از طالبان علیه داعش حمایت می‌کند. معنای این حرف این است که دیگر طالبان برای امریکایی‌ها کارآمد نیستند. اینکه جنگ در سه سال اخیر به طور کامل از جنوب به شمال منتقل شد و طالبان تندرو با رویکرد داعشی در شمال افغانستان یعنی در جایی که بستر مناسبی برای فعالیت‌های تندروانه آنان وجود ندارد، یکدم چنان متورم می‌شوند که موفق شدند در دو سال پی هم شهر کندز را از نیروهای دولتی ساقط کنند؛ سوال‌برانگیز است.

از این جهت این گمانه تقویت می‌گردد که دست‌های مختلف خارجی در جنگ‌های افغانستان درازند، ولی در این میان، این احتمال خیلی خطرناک است که امریکا هم در تشدید جنگ در افغانستان دست داشته باشد؛ زیرا به عقیده کارشناسان امور، شاید بتوان توطیه‌های منطقه‌یی را تاب آورد، ولی قدرت برآمدن از پس طرح‌های امریکا مشکل است.

ایالات متحده امریکا تحت هیچ شرایطی نمی‌خواهد به این راحتی افغانستان را ترک کند یا لااقل از بازی در افغانستان دور بماند. به‌خصوص اینکه در عراق به رقیبی- ایران- باخت که برای تحدیداش آمده بود و حالا در سوریه نیز در حالت باختن با عین رقبا قرار دارد. باخت امریکا در سوریه صرف یک باخت نیست که موجب خواهد شد حضور بعدی نظامی‌اش در بخش‌های مختلف جهان پس از این با سوالیه‌‌هایی همراه شود، سوالیه‌هایی که دیگر عصر تک‌روی جهانی گذشت و رقیب سرسختی در مقابل‌اش بار دیگر عرض وجود کرده است. به این ترتیب اقتدار نظامی و سیاسی هم‌پیمانانش در منطقه نیز چنان شکسته شود که بحث‌های قدرت در منطقه کاملن یک‌سره گردند.

با این همه، افغانستان لقمه آماده‌یی است که امریکایی‌ها را به رساندن بازی به میدان آسیای میانه می‌تواند کمک می‌کند. در عین حال روسیه و ایران اجازه نخواهند داد که تجربه هزینه‌آور سوریه در آسیای میانه تکرار شود، بنابراین جنگ در افغانستان دامنه‌دار و خطرناک به نظر  می‌رسد.

در بعد محلی و داخلی قضیه نیز گفته می‌شود تلاش‌هایی جریان دارند که بحث شراکت قدرت با اقوام غیرپشتون به‌خصوص با تاجک‌ها که این روزها خیلی تاب‌وتب شراکت به قدرت را دارند با پروژه‌های طالب و داعش‌سازی یکسره شود.

چگونه است که بحث صلح با حزب اسلامی، جریانی که در ۱۵ سال گذشته هیچ برنامه صلحی نداشت و ویرانی‌های شهر کابل به آن نسبت داده می‌شود، یک‌شبه به ثمر می‌نشیند و دعوت‌های صلح‌طلبانه با ابزارهای مختلف تبلیغی در برابر طالبان با دولت افغانستان آغاز می‌شود.

رییس‌جمهور که به‌قدر کافی با رقبای جاه‌طلب خود مصروف است نمی‌خواهد بیش از این درگیر جنجال‌های قدرت‌طلبی از راس هرم قدرت با مدعیان قدرت غیرپشتون به‌خصوص تاجک‌ها نیز باشد. به این اساس آوردن حزب اسلامی در حلقه قدرت برای تضعیف جمعیت اسلامی که تنها حزب قدرتمند و درعین حال مدعی قدرت است، گزینۀ خوبی تشخیص شده است.

با این اوصاف فاز بعدی جنگ و سیاست در افغانستان پیچیده می‌نماید. چندین سال است و بارها ادعا می‌شود که طالبان طی سال‌های اخیر تجهیزات مدرن جنگی دارند و همیشه توسط چرخبال‌ها تدارک و انتقال می‌شوند، دولت به‌خصوص رهبری نظام سکوت می‌کند. کندز اسرارآمیز در دو سال متواتر سقوط می‌کند، دولت سکوت می‌کند. صدها سرباز گرسنه و بدبخت شکار طالبان می‌شوند، رهبری دولت سکوت می‌کند. تلفات نیروهای امنیتی بالا می‌رود، رهبری نظام سکوت می‌کند. یا مردم و رسانه‌ها را به کمیسیون‌سازی چند روزی مصروف می‌کنند اما بعدن همه چیز فراموش می‌شود. همه این واقعیت‌ها سوال برانگیز نیستند؟ اگر اندکی تامل کنیم نگران نمی‌شویم؟

با همه این نگرانی‌ها و مشکلات مردم می‌خواهند بدانند که مدیریت جنگ در دست کیست؟ چرا جنگ و ناامنی روز به روز گسترش می‌یابند؟ چرا متولیان امور امنیتی کشور نمی‌خواهند پیش از هر چیز دیگری، در حوزه امنیت اصلاحات بیاورند؟

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا