جنبشی به سوی تاریکی؟
جنبش روشنایی در یک اقدام تازه اعلام کرده که دست به نافرمانی مدنی خواهد زد. این جنبش گفته است که پس از این بل برق و مالیه پرداخت نخواهد کرد. جالب است که جنبش روشنایی این نافرمانی مدنی را صرف در محدوده حوزۀ ۱۳ دشت برچی اجرا میکند.
این اعلام جنبش روشنایی با واکنشهایی از سوی حامیان اصلی جنبش در فضای مجازی همراه شده است. اکثر افراد و اشخاصی که در فضای مجازی از حامیان اصلی جنبش بودند این روش جنبش را نقد کرده و گفتهاند که جنبش عملن سقوط کرده است.
جنبش روشنایی با تقلید از الگوهای برخی از شخصیتهای کشورهای دیگر دست به چنین اقدام زده است. اما در عمل این کار جنبش از سوی حامیان اصلی آن هم استقبال نگردید. رهبری اصلی جنبش که شماری از وکلای مجلس استند خانههای مجلل داشته و یا هم در برچی زندگی نمیکنند. آنها در کنار برق دولتی جنراتورهای بزرگی در کاخهای خود دارند. به گونهیی که همیشه خانههایشان روشن است، اما مردم عادی وقتی بل برق ندهند با چه سرنوشتی همراه خواهند شد.
نخست اینکه شرکت برشنا یک شرکت خصوصی است. در حالی که طرف جنبش روشنایی دولت افغانستان است. برشنا در برابر مطالب سیاسی مردم کدام مسوولیت ندارد. جنبش روشنایی با این کار خود تمام برنامههایشان را محدود به یک ناحیه ۱۳ کرده است. در حالی که در گذشته این جنبش در اکثر ولایات و حتا کشورهای بیرونی حامیانی را با خود داشت. جنبش با این اقدام خود جایگاهشان را از یک جنبش ملی به یک جنبش در حد یک ناحیه تنزیل داد.
اقدام جدید جنبش کاملن غیر منطقی است. برق مادر تمدن است. وقتی برق نباشد زندگی به عصر حجر میرود. کافی است یک هفته برق نداشته باشید. موبایلهای تان چارج نخواهد داشت. رابطهتان با دنیا و فامیلتان قطع میشود. وقتی تانکر آب منزلتان خالی شود و برق نباشد نظافت صورت نمیگیرد. ماشین لباسشویی و اتو کار نمیکند. لبتاب و پرنتر کار نمیکند. واقعن جای تعجب است که چرا اعضای جنبش دست به چنین اقدام غیرعقلانی زده است. هیچ منطقی در پشت این کار جنبش دیده نمیشود.
البته چند تن از وکلای عضو جنبش گفته بودند که ما عملن سقوط کردهایم، اما باید کاری کنیم که تا زمان انتخاب مردم را با خود داشته باشیم. هدف اصلی شماری از وکلای عضو جنبش این است که تا انتخابات پارلمانی آینده این بازی دوام کند. تا آنها بتوانند از بازار گرم جنبش استفاده سیاسی خود را داشته باشند.
حالا به خوبی دیده میشود که جنبش روشنایی فاقد یک نقشه راه برای درازمدت و کوتاه مدت میباشد. این جنبش با عوامل سیاسی داخلی و احتمالن بیرونی که در پشت آن قرار داشت اکنون به بنبست رسیده است.
مردم نیز با طولانی شدن مطالبات جنبش دیگر خسته شده است. دسترسی برخی اعضای جنبش به پولهای هنگفت مالی و عدم شفافیت در مصرف کمکها سبب بیاعتمادی زیاد میان اعضای آن شده است.
به همین دلیل است که بدنۀ جنبش با انشعاب و شکافهای جدی روبرو شده است. قرار است حالا یک گروه دیگر جنبش در یکی از هوتلهای شهر کابل شاخۀ جدیدی را اعلام کند. به این ترتیب جنبش رسمن به دستهها و گروپهای کوچک بدل خواهد شد و تاثیرگذاری آن نیز از بین خواهد رفت.
حالا وقت آن رسیده که نسل آگاه جامعه یک ارزیابی جامع و همهجانبه از وضعیت داشته باشند. هزارهها بدون یک سازمان قوی که دارای برنامههای منظم و مسنجم سیاسی باشد به جای نمیرسند. جمع شدن مردم کنار چند فرد فرصتطلب نمیتواند در وضعیت هزارهها بهبودی را به وجود آورد..
احمد صادقی