«دکانداران» پل سوخته معتاد هستند!
هشدار جدی یک روانشناس به وزارتهای مواد مخدر و صحت عامه
جوان قدبلند و چهارشانه همراه بانوی جوانش نیم ساعت است در اتاق مشاوره پیش من نشستهاند و نمیتوانم تشخیص دهم عامل اصلی مشکلشان چیست؟ کمتر از یک ماه است دچار سرگیجه میشود، اشتهایش کم شده و پرخاشگری میکند. انرژی هم مانند سابق ندارد. شقیقههای سرش درد میکند و….
دفعه قبل که آمده بودند گفتم برای یک چکآب کامل به شفاخانۀ کنار مرکز سربزنند، اما آزمایشها نشان میداد هیچ مشکلی در زمینۀ سلامتیاش ظاهرا ندارد. صاحب کاروخانه و زندگی هم هست و از حمایت عاطفی خوبی هم از سوی فامیل خودش برخوردار میباشد، اما واقعا چه اتفاقی برای این جوان بیستوهشت ساله افتاده است؟
در میان پرسشهایی که از او میپرسم پاسخش به این سوال فتح بابی میشود برای علت مشکلاش. مهمترین اتفاقی که اخیرا در زندگیات افتاده، چیست؟ میگوید محل کارم را بدل کردهام. میپرسم از محل کار تازهات راضی هستی. سرش را به علامت صد درصد تکان میدهد.
باز میپرسم محل کار سابقات کجا بوده است؟ جواب میدهد سه سال مکمل دقیقا نبش پل سوخته، روبروی دریا در دکانی کار میکردم، از هفت صبح تا ساعت شش و هفت دیگر.
با دادن این جواب یک بار دیگر علایمی که باعث شده زندگی عادیاش مختل شده را سریع چک میکنم. نامنظم شدن ساعات خواب و بیداریاش، تغییر رفتار ناگهانی و بیعلت. کاهش وزن و بیاشتهایی بیدلیل. افت کاراییاش در شغل و عملکرد اجتماعی و…. اینها نشانهای ترک و دوری از مواد مخدر است. یک بار دیگر از او سوال میکنم به موادی و یا چیزی دیگر اعتیاد نداری؟ مثل همان جلسۀ اول پاسخ میدهد به هیچ وجه.
به چوکی تکیه میدهم، نگاهش میکنم و میگویم علایم شما احتمال اعتیادتان به مواد مخدر را میرساند و در میان نگاه بهت و حیرتش، دلیلم را تشریح میدهم.
آیا میتوان گفت دکانداران، کراچیوانها و ساکنان منازل کنار پل سوخته که مدتهاست با معتادان پل، همسایه هستند به اعتیاد مبتلا شدهاند؟
به تعریف CDC مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریها، دود دست دوم؛ دودی است که در نتیجۀ سوختن توتون، تریاک و حتا تنباکوی سگرت و قلیان به وجود میآید. دودی که قابل رویت نیست. این سموم به مرور زمان به محیط اطراف حتا به کالا، پوست، مو و… انسانهایی میچسبند که در معرض غیرمستقیم با این مواد هستند و تا مدتها باقی میمانند.
یکی از باورهای اشتباه میان مردم ما این است فقط افرادی که در زیر پل سوخته یا بالای آن زیر بوجیها یا چادر تجمع میکنند و مستقیم مواد مصرف میکنند معتاد حقیقی هستند و خودشان که روزها و ساعات طولانی همسایگان این بیمارانند از گزند اعتیاد دور هستند.
درحالی که چنگال مخرب اعتیاد از طریق استنشاق هوا به وجود آنها و پوست و خونشان چنگ میاندازد و به مرور، بی آنکه خود متوجه باشند دچار اعتیاد میشوند. تا زمانی که محیط کار یا خانهشان را بدل نکنند یا برای روزهای طولانی از این محیط دور بشوند؛ متوجه تغییر و تاثیرهای لانهگزینی این سموم به جسم و روانشان نمیشوند.
هرچند آستانۀ تحمل و توان جسمی همسایگان پل سوخته با یکدیگر شاید متفاوت باشد، اما هرگونه تغییر در سلامتی روانی و جسمی، مشکلات تنفسی و عفونت تنفسی حتا عفونت گوش و تنگی نفس و بیماریهای قلبی میتواند ناشی از زندگی کردن و در معرض ساعات زیادی قرارگرفتن این مواد از طریق جریان هوا باشد.
بتول سیدحیدری؛ روانشناس و استاد دانشگاه