مردم چه نقشی در مبارزه با فساد دارند؟
مبارزه با فساد از جمله اولویتهای دولت اشرف غنی بود و کشورهای کمککننده نیز ادامه کمکهایشان را منوط بهمبارزه دولت افغانستان با فساد گسترده نهادهای دولتی اعلام کرده بودند. فساد گسترده دولتی میراث بد دولت حامد کرزی است که به محمداشرف غنی رسیده است.
آیا میتوان تصور کرد که مبارزه با فساد تنها وظیفه دولت است و یا مردم هم در کنار دولت برای مبارزه با فساد وظیفه دارند؟
برای پاسخ بهسوالهای مزبور، باید توجه کنیم بهبدنه دولت که از همین مردم شکل گرفته و فساد لجامگسیخته که تمام ابعاد جامعه را تحت تاثیر خود قرار داده ریشه مردمی دارد. شکی نیست که مدیریت کشور در دست دولت است، اما در این میان نقش مردم در کنار دولت برای مبارزه با فساد میتواند بسیار مهم و تاثیرگذار باشد.
علاوه بر قوه اجراییه دو قوه دیگر (قوه مقننه و قوه عدلیه) نیز در واقع بهعنوان تکمیلکننده دولت میتواند دولت را در این مبارزه یاری کنند اما متاسفانه ما شاهد هستیم که نهتنها این دو قوه، حکومت را در این عرصه کمک نمیکنند؛ بل خود آنها هم جزیی از این فساد افسارگسیخته هستند. نگرانی مردم از فساد گسترده بهجاست اما فقط نگرانی و نظارهگری مردم کافی نیست. جایگاه مردم در مبارزه با فساد چیست؟ با رسیدن بهپاسخ سوالهای مزبور میتوان بسیاری از مشکلات روبهروی دولت را حل کرد.
مردم باید قبول کنند که خودشان هم جزیی از این فساد هستند. در واقع ریشه دولت فاسد بر میگردد به مردم فاسد؛ زیرا اگر مردم فاسد نباشند دولتشان نیز فاسد نمیباشد. از اینرو مردم باید بهخویشتن بنگرند و ببیند که نقش و جایگاه آنها در این فساد چیست؟ رتبه افغانستان در فساد از اول بهچهارم رسیده است. هرچند نباید خوشحال بود، اما میشود خوشبین بود که این وضعیت رو بهبهبود است و باید بهدولت تبریک گفت که تا حدی توانسته بهوعدههایش عمل کند. اگرچه کافی نیست اما قابل قدر است.
مردم باید برای مبارزه با فساد بهدولت کمک کنند و در این عرصه بهوظایف خود را بهخوبی انجام دهند. همانطوری که در قانون، راشی و مرتشی هر دو مجرم هستند پس مردم هم در این فساد گسترده نقش دارند؛ از اینرو نقش مردم در کاهش و یا افزایش این امر بسیار موثر است.
جالب است که در مورد فساد در افغانستان همه نشانهها بهسوی دولت گرفته میشود. اگرچه دولت حامد کرزی نقش بهسزایی در رشد فساد داشت اما همراهی مردم هم در این راه تاثیر بهسزایی داشته است. شرایطی که در زمان حامد کرزی بر افغانستان حاکم بود و سرازیرشدن کمکهای بیحسابوکتاب خارجیها، بهپروژه افزایش فساد در افغانستان تاثیر زیادی گذاشت. چنین وضعی، فساد را بهیک امر عادی تبدیل کرد.
از اینرو مبارزه با چنین وضعی که فساد وقاحت گذشته را ندارد، بسیار مشکل است. در نتیجه همانطوری که مردم جزیی از افزایش فساد بودند میتوانند جزو موثر پروسه مبارزه با فساد نیز باشند.
فساد موجود را نباید از بیکفایتی دولت دانست، بل باید گفت که فساد در بطن جامعه و ذهن مردم است و مردم هم مقصر اصلی در این موضوع هستند. دستهای آلوده و ذهنهای فاسد باید پاک شوند. جامعه امروز ما تنها با فساد اقتصادی روبهرو نیست؛ بل فساد اخلاقی- فرهنگی و فساد فکری هم جزیی از پروژه فساد در افغانستان است که باید با آن مبارزه شود.
فساد در قوه عدلیه و قوه قضاییه تا زمانیکه وجود داشته باشد رییسجمهور بهتنهایی نمیتواند با فساد مبارزه کند؛ زیرا ریشهکن کردن فساد از جامعه، کمک همگانی را میطلبد. گزارشهای منابع داخلی و خارجی از وجود فساد گسترده در بدنه دولت همیشه مطرح بوده است، اما ما کمتر گزارشی داشتیم که فساد در بین مردم را بهنمایش کشیده باشد. در واقع رابطه دولت و مردم یک رابطه دو طرفه است و نمیشود گفت که مردم سالم باشند اما دولت فاسد یا دولت سالم باشد و مردم فاسد؛ بل این دو، دو روی یک سکه هستند. مردم باید بهاین بیندیشند که نقش و جایگاهشان در ایجاد و گسترش فساد تا چه حد بوده است؟
فساد سیستماتیک در بدنه حکومت و دو قوه دیگرش با کمک مردم میتواند ریشهکن شود. حضور افراد فاسد در هرسه قوه بهصورت گسترده، مبارزه با فساد را بسیار مشکل و توانفرسا کرده است. تلاشهای دولت در مبارزه با فساد زمانی بهترین نتیجه را میدهد که همراهی مردم را با خود داشته باشد، البته ناگفته نباید گذاشت که دولت هم باید بهاین امر توجه کند و با فرهنگسازی و تبلیغات سازنده از طریق امکاناتی که در اختیار دارد، ذهن مردم را در مبارزه با فساد آگاه کند و نقش مردم را در شکلگیری فساد بنمایاند. دولت نباید برای مبارزه با فساد تنها از قوه قهریه استفاده کند؛ بل با کارزار فرهنگی نیز بهمبارزه برخیزد؛ زیرا بهباور بسیاری مبارزه فرهنگی با فساد هزینه و عواقب کمتری برای دولت میتواند داشته باشد.
دولت با آگاهیدادن بهمردم میتواند بسیاری از مشکلات فرا روی خویش را بهراحتی حل کند و با کمک خواستن از مردم میتواند موفقیت خود را در پیشبرد برنامههایش تضمین کند. کاری که در دولت قبلی صورت نگرفت در دولت جدید بهعنوان ایده و ابتکار نو میتواند موثر باشد. نقد عملکرد دولت گذشته و نقش مردم در دولت گذشته و ایجاد شرایط کنونی میتواند ما را بهراهحلهای مفید و منطقی برساند و میتواند دستهای آلوده و ذهنهای فاسد را پاک کند.
پس بهجاست که بهجای انتقاد از دولت، راهکاری برای دولت ارایه شود و بهترین شیوه رجوع مردم به ضمیر ناخودآگاهشان است تا بتوانند نقش خود را در شکلگیری و گسترش فساد بررسی کنند. مبارزه با فساد را از خود شروع کنند. نباید انتظار داشته باشند که دولت همه این کارها را انجام بدهد. درست است که وظیفه دولت اداره مردم و مملکت میباشد اما حس مسوولیتپذیری و حسن انجام تکالیف شهروندی هم جزیی از وظایف مردم است؛ از اینرو تا زمانیکه مردم و مسوولان بهدرکی مشترک وظایف متقابل نرسند مشکلات افغانستان حل نخواهد شد. دولت غنی توانست رتبه افغانستان در فساد را از اول بهچهارم برساند، اما آیا مردم میتوانند در این موفقیت دولت را همراهی کنند و جایگاه افغانستان را در مبارزه با فساد بهبود بخشند؟
محمدعلی عباسی افغان؛ تحلیلگر امور سیاسی