افراطیگری؛ آتش زیر خاکستر در دانشگاهها
در حالی که جنگ در کشور در حال گسترش است، اما امیدها به صلح نیز بیشتر شده است. حرکتها و تلاشها برای صلحجویی و صلحیابی از هر گوشه کشور ظهور کرده و در حال گسترش است. در این شرایط گسترش افکار افراطی در نهادهای معتبر کشور خطرناکتر از همه مینماید.
منابع موثقی از ارگانهای کشفی و امنیتی کشور میگویند که یافتههای این ارگانها نشان میدهد که تبلیغ افراطیگری به شکل خطرناک و گسترده در دانشگاهها، مدارس، موسسات نیمه عالی و حتی مکاتب جریان دارد و هر روز جوانان و نوجوانان بیشتری بر اساس این تبلیغات و آموزهها به افراطیگری رو میآورند. در سالهای پیش، اکثر انتحاریان پاکستانی بودند ولی در سالهای پسین اکثریت قریب به اتفاق انتحاریان را جوانان و نوجوانانی از مناطق عقب مانده و دور افتاده کشور بودهاند.
این نشان میدهد که نفوذ افراطیگری در کشور بیشتر شده، حتی به دانشگاههای کشور راه یافته است. در سالهای قبل ما شاهد چندین حرکت خشن و افراطی در دانشگاههای مرکز و ولایات کشور بودیم. بلند کردن بیرق طالب و داعش در دانشگاه ننگرهار و نوشتن شعارهای داعش بر دیوارهای دانشگاه کابل نشانههایی از این دستند. به لحاظ جمعیتی، اکنون بنگاههای افراطی تسلط بیشتری بر جامعه ما دارند.
کنترول تندروها در مناطق دورافتاده و روستاهای کشور با آمدن امنیت تا حد زیادی کاهش خواهد یافت، اما تدریس عملی تندوری اسلامی در دانشگاهها، مدارس و مکاتب زنگ خطر را به صدا در آورده است.
منبعی که نخواست از او اسم برده شود، خطر گسترش و آموزش تندروی اسلامی در دانشگاهها را خطرناکتر از گسترش تروریزم مسلح تعریف کرد. به قول او هم اکنون در دانشگاههای مرکزی کابل جریانهای بنیادگرا، مخفیانه تندوری اسلامی را ترویج و در برخی موارد به تبلیغات تندروی نیز دست میزنند. سمینار دایر میکنند و سخنرانیهایی نیز دارند.
در دانشکدههای شرعیات و صنوف ثقافت اسلامی، قرائتها، تفسیرهای تندروانه و افراطی از اسلام صورت میگیرد. در سالهای پسین بارها دانشجویان خشمگین و معترض با دانشجویان جامعهشناسی و هنر مشکل خلق کردهاند. بحث شیعه و سنی، قومگرایی، سمتگرایی و زبان از موارد دیگری است که برخی استادان به آن دامن میزنند. با برخوردهای شخصی و سلیقهیی، تنفر به خورد دانشجویان داده میشود و خشونتهای دینی تبلیغ میگردد.
در مضمونی به نام ثقافت اسلامی، به جای این که ماهیت و کنه دین اسلام تحقیق و تتبع شود، به جای این که تسامح و مدارای دینی به دانشجویان تدریس شود، نکتههای خشونتبار در تاریخ اسلام برجسته میگردد و تعصب و تبعیض تدریس میشود.
این درحالی است که جامعه ما بیش از چهل سال است که از نظریههای تندوری اسلامی رنج برده و اکنون کشور به خون آغشته است. بهانه همه جنگهای جاری و خونریزیها، به هر دلیل دیگری هم که باشد، افراطگرایی دینی است.
منطقه به طور کامل درگیر بنیادگرایی است و همه مصیبتها ناشی از نفوذ افراطیگری در منطقه است. در این میان، کشور ما بیش از دیگران آسیبپذیر است، به خصوص وقتی دانشگاههای دولتی ما گرفتار تندوری اسلامی هستند و هنوز هر انتقادی منجر به حکم تکفیر و ارتداد میشود و هیچ کسی را جرات ایستادن در برابر آن نیست. وقت آن است که نهادهای مسوول و وزارت تحصیلات عالی اقدام کنند.
کریکولم و نصاب تحصیلی مهمترین محور برای تعدیل این وضعیت است. اگر وزارت تحصیلات عالی درخصوص نصاب تحصیلی دینی و استادان ثقافت اسلامی تجدید نظر نکند، بحران امنیتی در کشور مهارشدنی نخواهد بود و فردای خطرناکتری را نوید میدهد.
بر طراحان و برنامهریزان دولتی است که نصاب مدارس، مکاتب و نهادهای اکادمیک را بازنگری کنند. نگذارند که در مفردات درسی نهادهای آموزشی و اکادمیک، فرهنگ خشونت، تعصب و افراطیگری راه پیدا کند. در هفده سال پسین وزارت تحصیلات عالی، معارف، اطلاعات و فرهنگ نتوانستند جلوی خشونتهای درازمدت را بگیرند. افکار جمعی در این سالها بیشتر به سمت مسایل خشونتزا، قومگرایی، افراطیگری و دهها معضل دیگر کشانده شده است.
سید امین بهراد؛ روزنامهنگار
خیلی عالی و خواندنی بود قلمت رسا باد بهراد بزرگوار!