اسلایدشوتحلیل

جمهوری دزدان

دزدسالاری یا کلیپتوکراسی (kleptocracy) در ادبیات سیاسی جهان به دولتی اطلاق می‌گردد که تمام مردم، فدای افزایش ثروت و قدرت سیاسی شخصی طبقه حاکم می‌گردد.

دزدسالاری معمولا با دزدی از بودجه‌های دولتی همراه است. دزدسالاری تاثیر نامطلوب در اقتصاد سیاسی، حقوق مدنی و در قلمرو اقتصادی و اخلاقی اجتماع می‌گذارد.

برخی از دیکتاتورها و سران حکومت‌های دزدسالار، بودجه‌های عمومی را به طور پنهانی به حساب‌بانکی‌های شخصی و محرمانۀ خود در کشورهای بیگانه منتقل می‌کنند تا در صورتِ از دست دادن قدرت، در خارج از کشور به خوش‌گذارانی‌های خود ادامه دهند.

در رژیم‌های کلیپتوکراتیک، طبقۀ حاکم به طور سازماندهی‌شده از قدرت به‌منظور چور و چپاول جامعه و جابجایی قدرت به طورغیر قانونی با بازی‌ها و صحنه‌سازی‌های رنگارنگ به کمک ارتباطات جمعی به ظاهر مستقل، روحانیونی که به گفتۀ مولانا «خون شریعت را با تیغ معیشت می‌ریزند» و سیاست‌مداران و تحصیل‌کرده‌های که منافع زودگذر دارند، تلاش می‌ورزند که قدرت و ثروت در سیطره و حاکمیت دزدها باقی بماند و راه و رسم دزدی‌های آشکار و پنهان به صورت سیستماتیک و گسترده و با احترام به سلسله مراتبِ دزدان کلان، حفظ گردد.

افغانستان از فاسدترین کشورهای جهان است. حتا افراد معمولی می‌دانند که در جمهوری دزدسالار افغانستان، مشاغل بدون درنظرداشتِ لیاقت و کفایت میان فرزندان دزدی‌سالاران تقسیم می‌گردد و به افرادی که هدف خدمت به وطن دارند به دیدۀ بیگانه و خارجی می‌نگرند و به بهانه‌های مختلف وادار به ترک وظایف و یا مجبور به فرار می‌گردند.

خانواده‌های دزدی‌سالار در کشورهای خارجی زندگی می‌نمایند و در جمهوری دزدان ملیاردها سرمایۀ مالی و منابع طبیعی به خارج انتقال داده می‌شود.

دزدسالاران، افغانستان را برای دزدی و پول‌شویی انتخاب کرده‌اند. آنها با داشتن گذرنامه‌های خارجی و حق تابعیت دوگانه و چندگانه هیچ‌گونه احساس مسوولیت اخلاقی و وجدانی در مقابل کشور ندارند.

جمهوری دزدسالاری افغانستان با سایر کشورهای دزدسالار جهان ‌سوم فرق دارد. در سایر کشورها، دزدانِ بزرگ توسط صندوق بین‌الملی پول کنترل و ارزیابی می‌شود و سارقان دارایی مردم، توسط انترپول تعقیب و مورد بازداشت قرار می‌گیسرند، اما سارقان کشور ما با طمطراق و زرق و برق ظاهری، در سازمان‌ها و کشورهای خارجی اشتراک می‌ورزند.

دزدسالاران ما، در مقایسه با سایر رژیم‌های دکتاتوری بیش از حد پررو، گستاخ، بی‌وجدان و حریص‌اند. خوش‌بختانه در این اواخر آقای ترمپ رییس‌جمهور امریکا به طور صریح نفرت خود را نسبت به دزدسالاران افغانستان ابراز می‌نماید.

او در جلسه‌یی که در واقع مخاطب آن مردم امریکا بود اظهار داشت، کرزی از امریکا درخواست پنجاه‌میلون دالر نمود تا بزرگان ناراضی پشتون را تطمیع نماید. ترمپ داد می‌زند: پنجاه ملیون دالر با بانک‌نوت‌های جدید صد دالری!

دزدسالاران حریص و بی‌آزرم به خاطر افزایش ثروت و حفظ قدرت به قوم‌فروشی و دین‌فروشی عادت نموده‌اند. در جمهوری دزدسالاران، تنها آدم‌های ساده‌لوح می‌توانند خوش‌بین به آینده باشند.

بازی‌های انتخابات، نوعی تیاتر مضحک جنگ و صلح دزدان است برای نیرنگ و فریب مردم، تا افکار عمومی را از مهم‌ترین شاخص‌های دزدی‌سالاری چون پول‌شویی، خویشاوندسالاری و رشوه و فساد دور بگردانند. در قانون اساسی می‌خوانیم: «حاکمیت ملی در افغانستان به ملت تعلق دارد که به طور مستقیم یا توسط نمایندگان خود آن را اعمال می‌کنند.»

با کمال تاسف باید پرسید کدام ملت؟ کدام نمایندگان؟

 ملت شریف افغانستان گروگان دزدسالاران گردیده‌اند و در زیر یوغ ستم آنان به زنده‌ماندن قانع گردیده‌اند. آنان ملت را به معنای واقعی آن چون روح زننده در بدن واحد با افتخارات مشترک تاریخی و فرهنگی و با احساس مسوولیت مشترک در تعیین سرنوشت مشترک فاسد گردانیده‌اند و ملت فاسد به قول نویسندۀ یونانی مانند «گله‌های گوسفند است… حصاری که در آن هزاران گوسفندِ هراس‌زده، شب و روز بع بع می‌‌کنند… و گردن می‌کشند تا بر دست‌ها و کاردهای که بر گلوی‌شان فرود می‌آید، بوسه زنند.»

«مجاهدین دروغین» … بدباطن‌‌اند و پنهان‌کارانه برای فریب مردم گام برمی‌دارند. اینها انحصارطلب‌اند. خود را مالک همه چیز می‌دانند. از قسم‌های دروغین برای گمراهی عوام استفاده می‌نمایند و به روی استخوان‌ میلیون‌ها انسان، کاخ‌های مجلل ساخته‌اند که در لابلای هر خشت و سنگ لاجورد و مرمر این کاخ‌های‌ستم، خون دل مادران داغ‌دار، بیوه‌زنان‌ِ ناشاد و یتیمان گرسنه و پابرهنه موج می‌زنند.

این انحصارطلبان حریص به ثروت و قدرت، ستون و بازوی قوی جمهوری دزدسالاری هستند. در ادبیات قرآنی، این نوع «مجاهدین دروغین» به نام منافق و ریاکار، دشمن خدا و دشمن رسول خدا تعریف شده‌اند.

 جمهوری دزدسالاران مایۀ ننگ اسلام است. نسل ‌آینده با کسب ارقام و حقایق مرموز، پشت پرده و رمزآلود، نام دزدسالاران را به رنگ ننگ خواهند نوشت. ظلم روزگار، به ما جمهوری را به نام جمهوری اسلامی تحمیل نموده که با معیارهای واقعی اسلام مغایرت دارد.

در اسلام واقعی، خیانت در امور اقتصادی و اجتماعی مسلمانان، حکم قتل عمدی افراد آن ملت را دارد. در دولتی که اطاعت بی‌چون و چرا، قاعده گردیده است و همه باید از این قاعده پیروی نمایند، مبارزه با دزدی‌سالاران قابل پیش‌بینی نیست، اما دزدسالاری تنها مربوط به افغانستان نمی‌گردد؛ بل این موضوع برای امریکا نیز نگران‌کننده شده‌ است و امریکا باید استراتیژی گسترده‌یی داشته باشد و سازمان‌های بین‌المللی نیز به حکومت دزدسالاران فشارهای لازم سیاسی وارد نمایند و در داخل نیز سازمان‌های غیر دولتی، خبرنگاران و جوانان با افشاگری‌های مستند و دقیق علیه فساد دزدسالاران مبارزه نمایند.

البته این کار آسان نیست. نخست به دلیل آنکه دسترسی لازم به پنهان‌کاری دزدها ندارند و دیگر اینکه هر نوع تلاش مؤثر به وسیلۀ ابزار اینها سرکوب می‌گردد.

پس یک راه کوتاه وجود دارد. امریکا برای استقرار صلح با تروریست‌های دولتی و دزدسالاری باید با اراده قوی مبارزه کند و بدون مبارزه با فساد و اقتدارگرایان دزد، هر نوع مذاکرات، افسانه‌یی بیش نخواهد بود .

دکتور علی احمد کریمی؛ تحلیل‌گر روابط بین‌المللی- امریکا

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا