پارلمان یا رهنمای معلامات؟
هادی میران
تصدی ریاست پارلمان افغانستان پس از اینکه آقای میر رحمان رحمانی با به دست آوردن 123 رای به عنوان رییس برگزیده شد، جنجالی گردید و تعدادی از متعرضان از جمله زنان متعرض به انتخاب وی، نگذاشتند آقای رحمانی بر کرسی ریاست پارلمان بنشیند.
آن گونه که از کلیپهای ویدیویی برمیآید، تعدادی از نمایندگان خشمگین موافق و مخالف آقای رحمانی دهان به گفتن دشنام به دیگر گشودند و حتا دیده شد که یکی از نمایندگان چکشی در دست دارد و به قصد حمله به سوی جایگاه ریاست پارلمان میشتابد.
این وضعیت از هر چشماندازی که تحلیل و تفسیر شود، سخت مایۀ تاسف و تاثر میباشد و در یک جمله، ظرفیت و ماهیت فرهنگ مسلط بر مناسبات اجتماعی جامعه را به نمایش میگذارد که در آن چیزی به نام منطق و استدلال بهخصوص در میان نمایندگان مردم جا خوش نکرده است.
گفته میشود که هر دو کاندیدای ریاست پارلمان هم کمال ناصر اصولی و هم میر رحمانی رحمانی، هر کدام در حد ظرفیت و استطاعت مالی خود، مبلغ قابل توجهی را در میان نمایندگان پخش کرده بودند تا آرای آنها را خریده باشند. اما اینکه پس از رایگیری، آقای رحمانی یک رای را از نصاب لازم کم آورده است، بخشی از تلاشهای مدیریتشده تعبیر میگردد که به منظور ایجاد موانع در برابر آقای رحمانی طرح گردیده تا از نشستن وی بر کرسی پارلمان جلوگیری گردد.
در مورد آرای ناچیز آقای اصولی دو گونه حرف و حدیث دهان به دهان میشود که برخی این شکست را ناشی از عدم استطاعت مالی وی به منظور خرید آرای نمایندگان میدانند و بعضی هم نگرش قوممحور او را دلیل این شکست تعبیر میکنند.
تردیدی نیست که آقای اصولی در پارلمان قبلی در گفتارهای رسمی و غیر رسمیاش یکی از نمایندگان سخت متعصب و مخالف با اقوام غیر پشتون شناخته شده و این وجهه، بدون شک برای وی در مناسبات سیاسی خالی از ضایعات و مالیات نیست، اما واقعیت دیگری هم در صحن پارلمان افغانستان به تکرار تجربه شده که کثیری از نمایندگان در برابر تطمیع به آسانی تسخیرپذیرند و حاضرند همه چیز را بر روی میز معامله بگذارند.
حالا هرچه باشد، بر این واقعیت تلخ نمیشود چشم را بست که پارلمان افغانستان و برایند کاری نمایندگان پارلمان، چیزی به جز از شرمساری و سرافگندگی سیاسی برای مردم نبوده است.
صحن پارلمان ما در افکار عامه مردم، بیشتر بهعنوان میدان معاملات و کمیشنکاریهای پرسود برای نمایندگان شناخته میشود تا خانه ملت که در آن نظارت بر قانون اعمال گردیده و از آرزوهای مردم نمایندگی میشود.
ضربالمثل عامیانه میگوید که «سال نیکو از بهارش پیداست» و با توجه به محتوای این ضربالمثل، کارآمدی و ظرفیت کاری این پارلمان از همین انتخابات ریاست آن پیداست که نمایندگان مردم در نخستین جلسات، ظرفیت فرهنگ تعامل با همدیگر و اندیشهورزی روی مسایل کلان را به نمایش گذاشتند. از همین جا میتوان گفت که امید بستن به این پارلمان، دل خوش کردن به سرابی بیش نیست.
به هر روی، پارلمان ما هنوز پارلمان نشده است و تا رسیدن به معیارهای کار و فعالیت پارلمانی راه درازی در پیش است.
واقعیت این است که پارلمان ما آیینۀ تمامنما از ظرفیت فرهنگ و سنتهای حاکم بر مناسبات اجتماعی در کشور است و آنچه را نمایندگان پارلمان به نمایش میگذارند، واقعیتهای تلخی است که خوشبختی و سعادت مردم این سرزمین را به اسارت گرفته است.
برای داشتن پارلمان بهتر هیچ کاری نمیشود کرد، مگر اینکه معیارهای غالب قضاوت در جامعه را دچار تغییر و تحول کرد، اما مبادرت ورزیدن به چنین اقدام نیز در وضعیت موجود خود یک تحول بزرگ است که هنوز اتفاق نیفتاده است.
هادی میران