تمام کابل تشناب مردهاست!

عجله داشتم، با سرعت راه می‌رفتم. رسیدم به غرفه رسپشن “معلومات‌دهی” که دو خانم جوان پشت میز نشسته بودند. پیش رویشان لب‌تاپی باز بود تا هر کسی مراجعه می‌کرد معلومات آنان را ثبت کنند. چوکی‌هایی در اطراف شفاخانه یا بهتر بگویم آزمایشگاه بود. همه پر بودند. فقط یکی از آن‌ها خالی بود. آن هم از شانس من، اما مشکل من این بود که تشناب داشتم. خیلی عاجل باید خود را به تشناب می‌رساندم و نمی‌توانستم روی چوکی بنشینم. رفتم به یکی از خانم‌ها گفتم که اینجا تشناب دارد؟ اول به من نگاهی انداخت و بعد با کمی تامل گفت: بلی داریم. البته فکر می‌کنم به‌خاطر کارش که در محیط آزمایشگاه بود اول من را سی‌تی اسکن کرد، فهمید عجله دارم، بعد راضی شد.

 پرسیدم که حالا تشناب کجاست؟ گفت کمی صبر کن! کلیدش پیش من نیست، پیش همکارم است. با تعجب نگاه می‌کردم، یعنی چی؟ مگر تشناب کلید دارد؟ گفتم تشناب شما را می‌دزدند که قفل زدید؟ چیزی نگفت و فقط لبخند زد. منتظر ماندم تا همکارش بیاید و کلید را به من بدهد. دیگر طاقتم طاق شده بود. پاهایم را محکم روی زمین می‌کوبیدم. بلاخره همکارش آمد و کلید گاوصندوق را به من داد. من هم سریع به سرعت باد دویدم و با عجله قفل تشناب را مانند حرفه‌یی‌ها باز کردم. البته در آن زمان آن کلید حکم کلید طلایی را برای من داشت.

تعجبم سر این است که چرا این جا تشناب‌ها قفل دارند؟

دلیل اینکه قفل می‌زنند به نظر من این است که ما هنوز فرهنگ استفادۀ درست از سرویس بهداشتی را نیاموخته‌ایم. از کودکی در خانواده‌ها آموزش داده نشده است. شاید خیلی ازمردم در کودکی تشناب نداشتند و در صحراها، دیوارها یا کنار درخت‌ها تشناب می‌کردند. خیلی از مردم وقتی داخل می‌شوند، نفر بعد که می‌رود فاتحه‌اش خوانده است.

چتل کردن فضای تشناب عامل دیگری برای قفل زدن تشناب‌هاست. این‌گونه مسایل را باید جدی گرفت. هرچند در این کشور مشکلات بزرگتری وجود دارد، ولی دلیل بر این نیست ما بر مشکلاتی که هر روز می‌بینیم چشم خود را ببندیم. ما هر چقدر تمیز باشیم و با فرهنگ، محیطی برای زندگی بهتر و سالم‌تر خواهیم داشت. رفتار تک‌تک افراد جامعه به هم مربوط است و همه بالای یکدیگر تاثیر می‌گذاریم.

و سوال آخر اینکه با توجه به اینکه در ادارات دروازه تشناب‌ها قفل است و در بیرون از ادارات در اماکن عمومی در یک شهر هفت‌میلیونی، تشنابی وجود ندارد، این همه زنانی که برای خرید و … به شهر می روند با بی‌تشنابی چی خواهند کرد؟ واقعا که برای زنان خیلی مشکل است! مردها که خوشبختانه مشکلی ندارند؛ تمام کابل تشناب مردهاست!

روایت‌های شهر/ قسمت دوم

زهرا ناظمی