مقاله

در نظرسنجی راه مدنیت؛ ۸۳درصد خانواده‌ها نگران قربانی‌شدن فرزندان‌

تلاش پژوهشگران در چند دهۀ اخیر در امر مبارزه و پیش‌گیری از جرم در جامعه با رویکردهای متفاوت همراه بوده است. در جامعۀ نسبتا باثبات که از پشتیبانی معنوی برخوردارند، مبارزه با جرم و پیش‌گیری موفق است. در حالی که کشورهای بدون ثبات از چنین موفقیت برخوردار نیست.

افغانستان از جمله معدود کشورهایی است که بیش‌تر از سه دهه جنگ و بی‌ثباتی را سپری می‌کند. از این رو، این جنگ شاخص‌های استندرد امنیت، صحت و حداقل رفاهی زندگی را تهدید می‌کند.

بر اساس شاخص امنیت سازمان ملل متحد، افغانستان از جمله پنج کشور ناامن محسوب می‌شود. (برگرفته از سایت سازمان ملل متحد، ۱۳۹۹،۱۲،۸)

از سوی دیگر، این نابسامانی اجتماعی آثار زیان‌بار اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی (نیکوکار و همت‌پور، ۱۳۹۱، ۴۶-۵۶)، مالی را بر رفتار فردی- اجتماعی شهروند افغانستان گذاشته است.

واقعیت عینی جامعه افغانستان به‌ویژه شهر کابل، ترس از جرم بیش‌ترین اثر را بالای اقلیت‌های نژادی قومی، زنان، کودکان افراد دارای معلولیت در سنین مختلف گذاشته است. تأثیر ترس از جرم و ناامنی‌های ناشی از حملات انتحاری، تروریستی، ماین‌های مقناطیسی باعث حضور کمرنگ آنان در اماکن عمومی (همانند پارک، خیابان، مکان‌های تفریحی، ورزشی و اجتماعی) می‌شود.

این عدم حضور افراد در خیابان، مکان‌های تفریحی، ورزشی و اجتماعی باعث عدم کارآیی کنترول اجتماعی جرم ناشی از ترس گردیده و دارای اثر نامطلوب بر نظم محلی و انسجام شهری است.

در حالات دیگر، پدیده ترس از جرم در سطوح کلان، امنیت جانی، مالی، اقتصادی، فرهنگی، گردشگری، حیثیت و نماد عزت یک مملکت را تحت تأثیر قرار داده و از سوی دیگر، هزینه سنگین ناشی ترس از جرم را دولت متحمل می‌شود.

پیشینۀ تحقیق

ترس از جرم  در افغانستان به‌دلایل چندان مورد توجه پژوهشگران قرار نگرفته، اما در سایر کشورها همانند ساختار خانواده بر ترس از جرم، ترس از جرم و عوامل مؤثر بر آن، ترس از جرم زنان کانادا، ترس از جرم و تأثیر شبکه‌های اجتماعی، بررسی میزان و عوامل ترس از جرم در شهر کرد و … از جمله تحقیقاتی‌اند که مورد توجه پژوهشگران علوم اجتماعی قرار گرفته است.

مدل نظری تحقیق

خلاصه مدل نظری و موثرین عوامل (جمعیت‌شناختی، بی‌سازمانی اجتماعی، تنوع خرده‌فرهنگی، تجربه قربانی، پیوند محلی و پولیس) بر ترس والدین از قربانی‌شدن فرزند است:

روش‌شناسی

این پژوهش از طریق روش اسنادی و پیمایشی تهیه ‌شده است. وجود پیشینه نظری این پژوهش موجب انتخاب دو روش برای تحقیق گردیده است. جامعه آماری این تحقیق کلیه شهروندان شهر کابل در سال ۱۴۰۰ بوده که از مجموعه ۲۴۶ نفر نمونه انتخاب و در مرحله بعد بر اساس درصد احتمالی برآورد شده است.

یافته‌ها

 سیمای جمعیت‌شناختی پاسخ‌گویان

جمعیت آماری این پژوهش افراد ساکن در شهر کابل بوده که در میان پاسخگویان (۱۵٫۹درصد) ۱۵ الی ۲۰سال، (۲۲٫۴درصد) ۲۰ الی ۳۰سال، (۳۰٫۹درصد) ۳۰ الی۴۰ سال، (۱۹٫۹ درصد) ۴۰ الی ۵۰سال و ( ۱۰٫۶درصد) از ۵۰سال به بالا بوده که کم‌ترین سن فرد ۱۵سال و مسن‌ترین فرد ۷۰سال است.

از میان پاسخگویان بیش‌تر از (۶۴٫۲درصد) جامعه آماری پژوهش را مردان و (۳۵٫۸درصد) آن زنان‌اند. همچنین از میان تعداد افرادی که پرسش‌نامه را پُر کرده‌اند (۸۱درصد) هزاره، (۱۲٫۷درصد) تاجک، (۳٫۸درصد) پشتون و (۲٫۵درصد) را سایر اقوام را شامل می‌شود.

از مجموع تحصیلات والدین پاسخگویان (۲۸٫۸درصد) ابتدایی، (۲۲درصد) دیپلم، (۲۵٫۶درصد) لیسانس، (۲۹٫۸د صد) ماستری، (۶٫۱درصد) مدرک دکتورا و (۹٫۸درصد) بی‌سواد می‌باشند.

وضعیت اقتصادی بر اساس درآمد پاسخگویان (۳۹درصد) درآمدپایین، (۱۷٫۱درصد) درآمدمتوسط، (۱۹٫۵درصد)  درآمد بالا، (۲۳٫۲درصد) عدم ذکر درآمد و (۱٫۲درصد) جامعه آماری بیکار بوده‌اند.

از مجموع پاسخگویان (۵۳٫۷درصد) فاقد وسیله نقلیه و متبافی دارای وسیله نقلیه است. در میان آنان (۷٫۳درصد) قیمت وسایط آن دوصدهزار افغانی، (۷٫۳درصد) چهارصد هزار افغانی، (۱۷٫۱درصد) شش صدهراز افغانی و (۱۴٫۶درصد) وضعیت خود را مشخص نکرده‌اند.

وضعیت مسکن بیش از ۹۵ درصد شهروندان در شهر کابل به گونۀ حویلی بوده و پاسخگویان این پژوهش بیش‌تر از (۶۷٫۱درصد) خانه شخصی، (۱۹٫۵درصد) کرایه‌یی، (۹٫۷درصد) گرو و (۳٫۷ درصد) وضعیت خانه خود را بیان نکرده است.

خلاصۀ یافته‌های جمعیت‌شناختی

میانگین ترس از قربانی‌شدن فرزند در میان زنان بیش‌تر از مردان است. میانگین ترس از قربانی‌شدن فرزند در میان مردان (۱٫۹۴درصد)، اما در میان زنان (۳٫۱۲ درصد) است. ترس از قربانی‌شدن فرزند در میان مردان به ترتیب بیش‌ترین میزان ترس از ربوده شدن توسط افراد دیگر، جیب‌زنی، ضرب‌وشتم، زورگیری و اخاذی، تعدی و تجاوز، فریب‌کاری و مزاحمت در سرک و کوچه‌ها می‌باشد.

میان ترس والدین از قربانی‌شدن فرزند با سطح تحصیلات رابطه منفی ۰٫۱۶۱ وجود دارد. به این مفهوم در والدینی که دارای تحصیلات بالاتر هستند میزان ترس از قربانی‌شدن فرزند به مراتب کم‌تر مشاهده می‌شود.

میان متغیر سن والدین و از ترس قربانی‌شدن فرزند رابطه معناداری وجود ندارد. در مقابل میان جنسیت و ترس از قربانی‌شدن فرزند رابطه معناداری با ضریب ۰٫۰۰۰ وجود دارد.

میانگین ترس والدین از قربانی‌شدن فرزند در میان افرادی که دارای درآمد بالا (۳٫۳۰ درصد) است، در حالی‌که افراد دارای درآمد پایین (۲٫۱۰درصد) می‌باشد. در مجموع ترس از قربانی‌شدن فرزند در میان افرادی که دارای درآمد بالا هستند بیش‌تر است. میزان این ترس از قربانی‌شدن فرزند در میان تمام قومیت‌ها یک‌سان مشاهده شده و هیچ‌گونه تفاوتی در افزایش و کاهش ترس والدین از قربانی‌شدن فرزند میان اقوام تاجک، پشتون، هزاره و سایر اقوام دیده نمی‌شود.

میانگین ترس از قربانی‌شدن فرزند در میان والدین که زندگی مشترک دارند (۱٫۹۰) و میانگین افراد مطلقه و فوت همسر (۲٫۹۰) است. مجموع آن نشان می‌دهد که بیش‌ترین میزان ترس از قربانی‌شدن فرزند در میان والدین مطلقه و فوت همسر دیده می‌شود.

میزان ترس والدین از قربانی‌شدن فرزند

بعداز بررسی داده‌های آماری تحقیق میزان ترس والدین از قربانی‌شدن فرزند در شهر کابل مطابق جدول شماره۱ میانگین آن به شرح زیر است:

در شهر کابل پاسخگویان از کدام جرایم ترس بیش‌تری داشتند؟ در پژوهش نشان می‌دهد که والدین در شهر کابل به ترتیب بیش‌ترین ترس خود را از سرقت منزل با میانگین ۲٫۸۶، مورد ضرب‌وشتم واقع شدن ۲٫۸۹، اخاذی و زورگیری ۲٫۹۱، سرقت موتر ۲٫۹۰، فریب‌کاری ۲٫۸۸، جیب‌بری۳٫۱۵، مزاحمت در سرک و کوچه ۲٫۵۰ و تعدی و تجاوز۲٫۹۰ را دارا بودند.

در مقابل والدین نسبت به ترس از قربانی‌شدن فرزند در محل خود به ترتیب بیش‌ترین ترس از قربانی‌شدن فرزند مورد لت‌وکوب توسط دیگری با (۲٫۷۱)، باج‌گیری و زورگیری(۲٫۷۱)، ربوده شدن(۲٫۷۱)، قتل (۲٫۷۰)، دزدی بکسک جیبی (۲٫۷۰) و فریب(۲٫۷۰) میانگین را به خود اختصاص داده است.

درباره میزان جرایم و ترس از جرایم دو حالت وجود دارد. نخست اینکه آمار جرایم و ترس از جرایم برهم منطبق است، یعنی اینکه جرایمی که بیش‌ترین میزان را از لحاظ آماری به خود اختصاص داده، افراد هم از آن جرایم بیش‌ترین ترس را دارند. البته این موضوع به دیگر عوامل از جمله نقش رسانه و عملکرد نهادی کنترول و خانواده بستگی دارد. در افغانستان به دلیل چند دهه جنگ، ناامنی‌های اخیر به خصوص افزایش حملات انتحاری و گسترش انواع جرایم جنایی، عملکرد نادرست رسانه‌های جمعی، عدم ارائه درست از میزان جرایم و آماری جرم، مردم اعتماد زیادی به آمار جرایم ندارند. به همین لحاظ در این پژوهش می‌بینیم که بیشترین میزان جرایم را نسبت به قربانی‌شدن فرزند در محل زندگی‌شان زیاد و خیلی بیان کرده است:

مطابق پنداشت پاسخگویان این تحقیق آماری، ترس والدین از قربانی‌شدن فرزند در شهر کابل میزان خیلی زیاد را به خود اختصاص داده است. از سوی دیگر، محقق به آمار رسمی مرتبط به این موضوع دسترسی پیدا نکرده تا بر اساس آن آمار رسمی و تحقیق حاضر را مقایسه کرده و میزان ترس والدین را  از نوع قربانی فرزند مشخص نماید.

عوامل ترس والدین از قربانی‌شدن فرزند

در تحلیل آزمون داده‌های آماری پژوهش بین ترس از قربانی‌شدن فرزند با سایر متغیرها از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شده که در جدول شماره ۳نشان داده شده است:

افغانستان از معدود کشورهایی است دارای تنوع قومی، زبان و مذهبی. این تنوع برای افغانستان زیبایی بخشیده، اما از سوی دیگر، همین مساله تنوع قومی، مذهبی و زبان در برخی حالات مشکل‌آفرین بوده است.  صرف نظر از همه، همان‌گونه که در چارچوب نظری پژوهش اشاره شد، براساس نتیجه آزمون داده‌های آماری همبستگی پیرسون، میان ترس والدین از قربانی‌شدن فرزند و تنوع فرهنگی با ضریب ۰٫۳۴۱ رابطۀ معناداری وجود ندارد، با افزایش تنوع فرهنگی در شهر کابل ترس والدین از قربانی‌شدن فرزند افزایش نیافت. دلیلی که برای توجیه تنوع فرهنگی و عدم احساس ترس از والدین از قربانی‌شدن فرزند در این ناحیه بیان شده ناشی از آن است که در این ناحیه تمام قومیت‌ها (هرازه، پشتون، تاجک، اوزبیک و …) از گذشتۀ دور ساکن بوده‌اند و نسبت به یکدیگر شناخت کافی دارند. این آشنایی میان اقوام ساکن در این ناحیه باعث تقویت انسجام اجتماعی گردیده و تنوع فرهنگی آنان میزان ترس والدین را افزایش نمی-دهد.

ضریب همبستگی پیرسون براساس جدول شماره۳ میان ترس از والدین از قربانی‌شدن فرزند و پیوند محل رابطه معناداری با ضریب ۰٫۷۱۹ وجود دارد. در شهر کابل با افزایش پیوند محلی و روابط اجتماعی ترس والدین از قربانی‌شدن فرزند کاهش پیدا می‌کند، ولی با توجه به جدول شماره۱ که میانگین پیوند محلی ۳٫۶۲ بود؛ این متغیر برخلاف چارچوب نظری بود که با افزایش پیوند محلی میزان ترس کاهش می‌یابد رد شد. عوامل آن مانند روابط الکترونیکی و افزایش حملات شدید تروریستی در ناحیه خوانده شده است.

مطابق جدول شماره ۳ میان ترس والدین از بزه‌دیده شدن فرزند و پولیس در میان شهروندان شهر کابل رابطه معناداری با ضریب ۰٫۵۷۰ و سطح معناداری ۰٫۰۰۰ است. معنی سخن اینکه هرچه نقش پولیس در زندگی و جامعه رضایت بیشتر در نزد افراد احساس شود، میزان ترس از قربانی فرزند توسط والدین کمتر مشاهده و مردم احساس امنیت می‌نمایند. در مقابل به هرمیزان که نقش پولیس در کنترول جرم و امنیت محل کاهش یابد میزان امنیت افراد هم کاهش پیدا می‌کنند.

با توجه به میانگین به‌دست آمده در جدول شماره۱ میانگین آن ۳٫۳۰ بود، میزان رضایت شهروندان ناحیه شش شهر کابل از عملکرد پولیس بسیار پایین بود. در نتیجه عللی که شهروندان از عملکرد پولیس نارضایتی دارند مواردی مانند: برخورد نامطلوب پولیس با شهروندان، عدم مهارت کافی و تخصص پولیس و فساد بیان شده است.

به تایید مکتب شیکاگو، بی‌سازمانی اجتماعی همان‌گونه که مطرح شد می‌تواند در سطح شهر  محله در افزایش و کاهش جرم و ترس از جرم موثر باشد. داده آماری این پژوهش هم چنین نظریه را تایید می‌نماید. مطابق جدول شماره ۳ میان ترس از قربانی‌شدن فرزند و بی‌سازمانی اجتماعی در شهر کابل رابطه معنادار ۰٫۵۲۰ وجود دارد. یعنی با افزایش بی‌نظمی فیزیکی در محل، میزان ترس والدین از قربانی شان فرزند افزایش می‌یابد. به هر میزان که سطح شهر کابل سالم و با نظم‌تر باشد والدین نسبت به فرزندان حود احساس امنیت بهتری دارند.

قربانی مکرر و ترس والدین از بزه‌دیدگی فرزند

با توجه به پژوهش‌های که در کشورهای دیگر صورت گرفته است، تیوری نظری که در این زمینه وجود دارد، این است که بزه‌دیدگان مکرر نسبت به دیگر بزه‌دیدگانی و کسانی که قربانی جرایم نشده‌اند ترس بیش‌تری از جرایم دارند.(سیدزاده و کرمانی، ۱۳۹۳، ۱۴۵)

در این پژوهش از مجموع ۲۴۶ نفر، ۶۹ نفر معادل (۷/۲۸درصد) اعلام نموده‌اند که فرزندان‌شان قربانی جرم شده‌اند. در مقابل از ۲۴۶نفر جامعۀ نمونۀ این پژوهش ۹۶نفر معادل (۳۹٫۵درصد) اعلام کردند که خودشان در یک‌سال گذشته قربانی جرایم شده‌اند.

از مجموع والدینی که اعلام نمودند فرزندشان قربانی یکی از جرایم شده بودند، ۴۵٫۲درصد یک بار فرزندشان بزه‌دیدۀ جرم، ۲۳٫۷درصد دوبار بزه‌دیدۀ جرم، ۱۴٫۴درصد سه بار بزه‌دیده جرم و ۱۶٫۶درصد بیش از چهار مرتبه بزه‌دیده قربانی یکی از جرایم مختلف شده‌اند.

در مطالعه تطبیقی میان ترس والدین از بزه‌دیدگی فرزند مکرر با میانگین۱٫۷۱ کم‌ترین از دیگر والدین جامعه آماری با میانگین ۲٫۱۱ بود. این نکته را باید توجه داشت والدینی که در جامعه آماری بزه‌دیدگان مکرر است، نسبت به سایر جامعه آماری احساس ترس کم‌تری از بزه‌دیدگی فرزند خود دارند. دلیل آن این است والدینی که تجربه قربانی‌شدن فرزند خود را یک یا چندین مرتبه داشته تدابیر احتیاطی  بیش‌تری نسب به سایر افراد دارند.

در یک جمع‌بندی کلی اگر درصدی هراس و نگرانی را از متوسط به بالا در نظر بگیریم، بیشتر از ۸۳درصد پدران و مادران در این نظرسنجی، از اینکه فرزندان‌شان بزه‌دیده شده و قربانی شوند، احساس هراس و نگرانی دارند.

نتیجه‌گیری

بر اساس نتایج میانگین متغیرها، میانگین بی‌سازمانی اجتماعی نسبت به سایر متغیرها بیش‌ترین تاثیر ترس والدین از قربانی‌شدن جرم را در شهر کابل دارد.

تنوع خرده‌فرهنگی در این کابل میانگین نسبتا بالایی داشت. دلیل آن تنوع قومی، زبان و مذهبی است. این تنوع برای افغانستان زیبایی بخشیده است.

میانگین پیوند محلی در میان ساکنان شهر کابل بیش‌تر وجود دارد و عدم پیوند محلی میان شهروندان، باعث ترس والدین از قربانی‌شدن فرزندان می‌شود.

نقش پولیس در زندگی  شهروندان میانگین بالایی دارد و شهروندان از عملکرد پولیس نارضایتی دارند. درباره ترس والدین از بزه‌دیدن مکرر فرزند نسبت به سایر جامعه آماری، احساس ترس کم‌تری از قربانی جرم فرزند وجود دارد. دلیل آن این است والدینی که تجربه قربانی‌شدن فرزند خود را یک یا چندین مرتبه دارند تدابیر احتیاطی  بیش‌تری نسب به سایر افراد دارند.

با نظارت ضیا یوسفی؛ پژوهشگر ارشد

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا