مقاله

به‌پیشواز صلح؛ بیش از ۶۴هزار سرباز شهید بی‌قبرستان

بهترین پاسداشت فداکاری سربازان شهید این است که برای خون آن‌ها دادخواهی کرد

سید نعمت‌الله ضیا

در جنگ ۱۹سالۀ اخیر افغانستان، مسیر حق و باطل کاملا مشخص است. نظام سیاسی فعلی نظام اسلامی است و نیروهای امنیتی و سربازانی که به دفاع از این نظام کشته می‌شوند به درجه رفیع شهادت نایل می‌آیند.

قانون اساسی مهم‌ترین وثیقۀ ملی ماست. اولین ماده‌های قانون اساسی مشخص ساخته که نظام سیاسی و اداری کشور اسلامی است. ماده اول: افغانستان، دولت جمهوری اسلامی، مستقل، واحد و غیر قابل تجزیه می‌باشد. ماده دوم: دین دولت جهموری اسلامی افغانستان دین مقدس اسلام است. پیروان سایر ادیان در پیروی از دین و اجرای مراسم دینی‌شان در حدود احکام قانون آزاد می‌باشند.

نهادهای تعلیمی و تحصیلی بر اساس حدیث شریف «طلب العلم فریضه علی کل مسلم و مسلمه» و آیت قرآن کریم «هل یستوی‌الذین یعلمون والذین لایعلمون» اقدام به ترویج علم و دانش می‌کنند.

در نصاب درسی مکاتب و پوهنتون‌های کشور احکام و ثقافت اسلامی به‌صورت مفصل تدریس می‌شود. در ساختار اداری کشور یک وزارت تحت نام وزارت حج و اوقات به‌صورت مشخص امور دینی شهروندان را تنظیم می‌کند.

مردم افغانستان به‌صورت عموم دیندارند و از آموزه‌های اسلامی به وجه احسن پیروی می‌کنند. کافی است ما گوش شنوا در سحرگاهان داشته باشیم که از هر گوشه فریاد تکبیره‌الاحرام (الله اکبر) و دعوت «حی علی‌الصلوه» بلند است. این نداها حکایت از اعتقاد مردم افغانستان به آموزه‌های اسلامی دارد. گروه‌های تروریستی به‌شمول طالبان هیچ دلیل و برهان دینی، عقلی و منطقی برای غیر اسلامی بودن نظام سیاسی، اجتماعی و فرهنگی افغانستان ندارند.

سربازان و نیروهای امنیتی کشور که در مقابل طالبان و دیگر گروه‌های تروریستی در حال جنگ‌اند و به شهادت رسیده‌اند در واقع از یک نظام اسلامی مردم‌سالار دفاع می‌کنند. بر اساس آماری که در رسانه‌ها وجود دارد ۶۰درصد از نیروهای امنیتی در هنگام دفاع به شهادت رسیده‌اند؛ یعنی جنگ ما جنگ دفاعی است و دفاع نیز از نوع دفاع مشروع. سربازان کشور با داشتن اهداف مقدس، مشخص و روشن انسانی و اسلامی در مقابل دشمنان افغانستان در سنگرهای دفاع، جنگ و مقاومت می‌کنند.

اهداف مقدس سربازان قهرمان ما این است که شهروندان کشور امور سیاسی و اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی‌شان را با آرامش نظم و نسق دهند. دختران و پسران این سرزمین با راحتی در مکاتب و پوهنتون‌ها به تعلیم و تحصیل بپردازند. از جهل و نادانی به آگاهی و دانایی قدم بگذارند و «شمسیه» دختر یک کارگر در کانکور سراسری کشور اول نمره شود. معلمان در سایه امنیت و آرامش به فرزندان کشور درس و تعلیم دهند تا دیگر، انسان این سرزمین رنج بی‌سوادی را به‌دوش نکشد. تاجران و کسبه‌کاران با آرامش خاطر به کارشان ادامه دهند و برای فامیل‌شان نفقه حلال به‌دست آورند. کارمندان خدمات عامه با آرامش خاطر برای مردم خدمات ارائه نمایند. داکتران به تداوی مریضان بپردازند تا کودک بی‌گناهی از فلج اطفال و یا پولیو رنج نکشد. کودکان بدون ترس از انفجار، انتحار و اختطاف به بازی‌های کودکانه‌شان مشغول باشند. زنان و مردان بدون ترس از سنگ‌سار و شلاق به زندگی‌شان ادامه دهند. نمازگزار و ملا امام بدون ترس از ترور و قتل به عبادت‌شان بپردازند. شهروندان کشور در آزادی زندگی کنند و حق انتخاب نوع زندگی‌شان مورد احترام قرار گیرد تا هیچ جبر و اکراهی در انتخاب سبک زندگی‌شان نباشد؛ بل همه به حقوق و آزادی‌های همدیگر احترام بگذارند.

حقیقت مسلم و بدیهی این است که سربازان و نیروهای امنیتی کشور بر اساس حس وطن‌دوستی و عشق به ملت در مقابل تروریستان و دشمنان این سرزمین سینه سپر می‌کنند. از نظر دینی و اسلامی این سربازان اگر کشته می‌شوند شهید «فی سبیل‌الله»اند و مقام شهادت را نصیب می‌شوند. شهید در فرهنگ اسلامی از جایگاه متعالی برخوردار است.

گروه‌های تروریستی که اقدام به کشتار مردم بی‌گناه و نیروهای امنیتی افغانستان می‌کنند مرتکب فعل حرام‌اند؛ چون از یک‌طرف مانع اجرایی‌شدن احادیث نبوی و آیات قرآن کریم و از سوی دیگر مرتکب قتل انسان‌های بی‌گناه می‌شوند.

سربازان نیروهای امنیتی با صبر و شکیبایی شگفت‌انگیز در سنگرهای داغ نبرد در سردترین قله‌ها و گرم‌ترین دشت‌ها خون سرخ خود را در کف دست گرفتند و اگر نیاز به اهدای آن بود در راه وطن، عزت ملی و آزادی انسانی اهدا کردند.

زندگی یک سرباز سراسر ماجرا، فداکاری و ایثار است. ایثار مهم‌ترین اصل در زندگی سربازان می‌باشد. ایثار مفهوم زیباست، یعنی خود را برای دیگران قربانی کردن و از حق خود در برابر حق دیگران گذشتن. مفهوم ایثار را در قاموس زندگی سربازان شجاع این سرزمین می‌توان درک و مصداق‌های عینی‌اش را دید.

چه دشوار است زندگی سرباز که با تجهیزات سنگین جنگی در میدان نبرد سرگرم جنگ است، صدای زنگ گوشی موبایل‌اش بلند می‌شود؛ سرباز از کمترین فرصت استفاده نموده تلیفون را جواب می‌دهد که دختر خردسالش صدا می‌زند: «پدر جان کجاستی؟» سرباز جواب می‌دهد: «دخترجانم بعداً برایت زنگ می‌زنم» اما در میدان جنگ همه‌چیز در ثانیه‌ها تغییر می‌کند. وقتی بعد از یک لحظه، دختر دوباره به پدر سربازش زنگ می‌زند دیگر گوشی موبایل خاموش است و این خاموشی به‌معنای خاموشی یک زندگی است. دیگر سرباز زنده نیست، تیر کین پیشانی وی را شکافته و دختر نازنین سرباز را بر گلم سیاه یتیمی نشانده است.

بر اساس آمارهای رسانه‌یی در ۱۹سال پسین، در جنگ در برابر تروریزم و دشمنان وطن حدود ۶۴هزار از نیروهای امنیتی ما شهید شده‌اند. این آمار سرسام‌آور و وحشت‌ناک است؛ یعنی ۶۴هزار زندگی نابود شده‌اند و پیامدهای اجتماعی و روانی این قربانی‌ها بسیار سنگین است.

متاسفانه ما یک قبرستان مشخص برای این سربازان نداریم. سربازان ما همان قسم که در گوشه‌های دورافتاده کشور به دفاع از وطن شهید شدند، بعد از شهادت نیز آنان به‌صورت پراکنده و در انزوا مدفون و به خاک سپرده می‌شوند.

امروز اگر ما یک گلزار شهدا برای سربازان قهرمان این کشور می‌داشتیم و با یاد و خاطره یک قبرستان ۶۴هزار نفری سربازان دلیر و شجاع این سرزمین راهی دوحه می‌شدیم، شاید معامله به گونه دیگری رقم می‌خورد. سالانه باید روز سرباز (نهم حوت) را در «گلزار شهدای سربازان و مدافعان فداکار افغانستان» گرامی می‌‌داشتیم، اما متاسفانه ما فاقد یک چنین مکان مقدس هستیم.

برای اینکه خون سربازان از یادها محو نشود، مکانی برای گلزار شهدای سربازان و مدافعان فداکار کشور در نظر گرفته شود، اما بهترین یادبود و پاسداشت از فداکاری شهدا این است که برای خون آن‌ها دادخواهی کرد و خون‌بهای آن‌ها را از دشمن گرفت.

اگر مادر، پدر، برادر، خواهر، فرزندان، اقارب و هم‌ولایتی یک سرباز شهید بدخشان با مادر، پدر، برادر، خواهر، فرزندان، اقارب و هم‌ولایتی یک شهید ننگرهار، فاریاب، بامیان، جوزجان، غور، کندهار، بلخ، هرات، نیمروز، پروان، زابل، کابل، لوگر، پنجشیر، بغلان، خوست، پکتیکا و دایکندی بالای یک قبرستان مشترک ملاقات کنند؛ آنان به این معرفت می‌رسند که در پای آرمان‌های مشترک ملی و اسلامی خون داده‌اند. این پیوند فکری و خونی باعث می‌شود که پیوندهای ملی ما عمیق شود و اختلافات کاهش پیدا کند؛ زیرا وقتی انسان‌ها آرمان و اهداف مشترک داشته باشند و برای تحقق آن آرمان‌های‌شان به‌صورت مشترک خون بدهند پیوندهای عاطفی عمیقی باهم پیدا می‌کنند که این یک پیوند ناگسستنی خواهد بود.

سربازان دلیر و شجاع افغانستان افتخار این سرزمین‌اند. برای همه ما واجب است به آرمان و اهداف مقدس آنان که وحدت ملی، حفظ نظام اسلامی مردم‌سالار، دفاع از تمامیت ارضی و حاکمیت قانون است و در پای این اهداف زندگی‌شان را ایثار و خون‌شان را اهدا کرده‌اند، وفادار بمانیم و در حفظ و تداوم این اهداف آن گونه که لازم و شایسته است تلاش نماییم.

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا