«مالکان میلیونری که همت ساخت کوچههایشان را ندارند»
چالشهای شهری و نبود اراده جدی سیاسی
رییسجمهور غنی روز دوشنبه ۱۷ عقرب در سومین نشست شهری در ارگ ریاست جمهوری، مالکان بلندمنزلها وافراد متمول شهر کابل را مخاطب قرار داده با لحن منتقدانه به آنان گفت که شما این قدر همت ندارد که سرکهای پیش روی خانههایتان (کوچه) را اسفالت کنید. رییسجمهور افزود که خانههایتان میلیونها دالر میارزد، ولی همانقدر همت ندارید که کوچههایتان را اسفالت نمایید.
رییسجمهور خطاب به باشندگان مناطقی چون وزیر اکبرخان، شهر نو، خیرخانه، کارته سه و کارته چهار گفت:« شما در ۱۵ سال اخیر صاحب هر چیز شدید، ضرورت است که صدقه هم بدهید، مالیات کرایه خانه و فروش آن را مطابق اصول بدهید.»
به گفته رییسجمهور، هزینه محافظان افراد پولدار میتواند کوچههای محل زندگی آنان را اسفالت نماید. در این جلسه، شهرداری کابل نیز بهدلیل عدم ارائه خدمات شهری نامناسب به شهریان کابل، مورد انتفاد رییسجمهور قرار گرفت.
در این نشست رییس جمهور به کابلیان وعده طرح جامع از شهر کابل را داد که در آن همه نیازهای شهری به شمول کوهها، مجاری دریای کابل و مناطق تاریخی نیز در نظر گرفته شده است.
همچنان رییسجمهور گفته است که بهدلیل مشکلات حقوقی ملکیت زمین در کابل، مردم فقیر بیشترین قربانیها را متحمل میشوند. رییسجمهور چهره امروز شهر کابل را تاسفبار خوانده گفت که برنامهیی در دستور کار دارد که شهر کابل به زمان بابرشاه برگردد و جایگاهش را در شعر و ادبیات باز یابد. آقای غنی اضافه کرد که در آینده پلان است ۹۰درصد ادارههای کابل به سمت دارالامان در غرب شهر کابل منتقل شوند.
نمای کابل امروز به یک شهر بدون نقشه و بیبرنامهیی میماند که به شکل ناهمگون و پراکنده انکشاف یافته است. رییسجمهور تاکید کرده است که نمای شهر کابل باید سیمای یک شهراسلامی با مهندسی اسلامی را بگیرد.
هرچند حکومت وحدت ملی بهخصوص رییسجمهور غنی در ابتدای مسولیتاش به عنوان رییسجمهور افغانستان وعده زودهنگام برای بهبود وضعیت شهری کابل را به کابلیان داده بود، ولی واقعیت این است که شهر کابل با تراکم جمعیتی که دارد چیزی نیست که در یکی دوسال یا حداکثر طی یکی دو دهه اصلاح و تعدیل گردد.
بر اساس آمارهای تخمینی، کابل شهری با بیش از ۵ میلیون جمعیت در یک ونیم دهه اخیر ۷۰درصد رشد غیر پلانی داشته و به یکی از چالشهای بزرگ شهری افغانستان مبدل شده است.
برنامههای انکشافی و اصلاح شهری با این جمعیت که اکثر زیر خط فقر زندگی میکنند کار را برای ادارههای مسوول دشوارتر کرده است. عمدهترین جمعیت که طی سالهای اخیر در کابل مسکن گزیدهاند، افرادیاند که به دلیل نبود فرصتهای شغلی و نبود امنیت، روستاها را ترک کرده و یا عودتکنند گانیاند که به امکانات خوب شهری در کشورهای همسایه و منطقه عادت کردهاند، حالا آمدهاند شهر کابل را اختیار کردهاند.
این هجوم جمعیتی غیرشهری موجب شده از یکطرف زمین در شهر کابل به اوج قیمت برسد و از جانب دیگر طی حدود ۱۰ سال اخیر ساحات وسیع زمینهای دولتی نیز به دست مافیای زمین مصادره و چور شوند. در عین حال کمترین توجه به نیازهای شهری همین ساحات جدید توسعهیافته نیز نشده است. از این روی است که حالا شهر کابل به بزرگترین شهر غیرپلانی به استثنای پاکستان در مقیاس سایر کشورهای همسایه مبدل گشته است.
از جانب دیگر بهدلیل افزایش قیمت زمین و رونق تجارتی فوقالعاده زمین، مافیای زمین بهخصوص در شهرکابل به شکل بیپیشینه و گسترده بروز کرده است. این امر موجب شد که مناطق پلانشده سابق شهر کابل نیز دستخوش برخی از بیپلانیها گردند.
حالا در بهترین موقعیتهای شهر کابل، بلندمنزلهای بزرگی اعمار شدهاند که هیچگونه خدماتی شهری و زیست محیطی در آنها در نظر گرفته نشده است. بلندمنزلهایی که به گفته رییسجمهور به میلیونها دالر ازرش دارند و درآمد ناشی از این بلندمنزلها ماهانه به میلیونها دالر میرسد، ولی جادههای دور و پیش این ساختمانهای افسانهیی همچنان شکسته ریخته و یا کاملا خامه باقی ماندهاند.
نبود شبکه فاضلاب مشکلی دیگریست که شهر کابل را به یک بحران جدی زیستمحیطی تهدید میکند. به گفته رییسجمهور همین آدمهایی که در ۱۵ سال اخیر صاحب همه چیز شدهاند و بلندمنزلهای میلیون دالری اعمار کردهاند، ولی هنوز صاحب فرهنگ شهری و محیط زیستی نشدهاند. فاضلابی که از این ساختمانهای بزرگ تولید میشود، در این مورد نه حس مسوولیت فردی وجود دارد و نه کدام نهاد زوردار مسوول وجود دارد که جلواین همه بیسروسامانیهای شهری را بگیرد.
شهرداری کابل هم به عنوان یک نهاد با مشکلات جدی ساختاری و صلاحیتی موجود است. اکثر کسانی که امروزه استطاعت اعمار ساختمانها و بلندمنزلها را دارند و یا در معاملات زمین درگیرند، یا خود زورمند هستند و یا هم به نحوی با زورمندان در ارتباطاند.
روی این مبنا در صورتی که برای تعدیل و اصلاح نظام شهری اراده کلان سیاسی وجود نداشته باشد، نهادهایی چون شهرداری و یا محیط زیست، قدرت مهار چنین دیوها را ندارند.
امروزه شهرها و پایتختها گواه یا معرف فرهنگ و مدنیت دیروز و امروز همان مردم است. متاسفانه در کابل به عنوان پایتخت افغانستان اولین چیزی که به چشم میخورد موجودیت کوههایی از زبالههای متعفن و متراکم در کنار جادههای عمومی میباشند. شهرداری کابل نیز در ۱۵ سال گذشته با همه امکانات وافر مالی و تخنیکی که از سوی جامعه جهانی فراهم شده بود کاری از پیش نبرده است و هنوز بحث صفایی شهر به عنوان یک چالش بزرگ باقی مانده است.
کمبود آب آشامیدنی چالش دیگری است که کابلیان را در آینده نه چندان دور به شدت تهدید میکند. اگر وضعیت به روال موجود ادامه یابد پیش از سایر بحرانهای محیط زیستی که همه خطرناکاند، نبود و قلت آب آشامیدنی موجب خواهد شد که باشندگان کابل به مهاجرتهای زیست محیطی تن دهند.
با این اوصاف وعدههای رییسجمهور اگر صرف در حد شعار باقی نمانند، میتوانند نوید خوبی برای بهبود وضعیت شهری شهر کابل و روند تعدیل کلانشهرها باشد. ولی باز هم تاکید میشود که مبارزه با چالشهای یادشده اراده جدی سیاسی میخواهد.
امین بهراد/راه مدنیت