مقالات

خارجی‌ها بسیار باهوشند که کرزی را افشا کردند

من یک آشنا دارم. سن‌وسال بالایی دارد. فقط هر وقت بیکار می‌شود با چند تا از پیرمردهایی که در فاصلۀ یک‌سانتی با حضرت عزراییل قرار دارند؛ شروع می‌کند به محاسبه در مورد درآمد من که این مهدی ثاقب، ده‌سال در حکومت و ماهانه پنج‌هزار افغانی کار کرد که در یک سال می‌شود شصت‌هزار افغانی. در طول ده‌سال می‌شود ششصد هزار افغانی. به دالر اگر محاسبه کنی حدود هشت‌هزار و نهصد دالر می‌گردد. این همه پول کجا شد؟

 پیرمردهای دیگر هم که کار و زندگی‌شان فقط شده داخل شدن در امور شخصیۀ دیگران به علامت تایید، سر می‌جنبانند و می‌گویند بلی باید روشن شود که این پول هنگفت کجا شد؟

در حالی که نمی‌دانند اولا این پنج‌هزار افغانی در ماه مبلغ گزافی نیست. بعد این پنج‌هزار افغانی در ماه خرج نان، پوشاک، کرایۀ موتر، کرایۀ خانه، مهمان‌داری و ده‌ها مورد دیگر می‌شود که هنوز ما با این شرایط زندگی می‌کنیم. در حقیقت معجزه می‌شود که زندگی به خواست خداوند پیش می‌رود.

حالا خارجی‌ها هم مثل همین پیرمردهای آشنای ما فقط عادت دارند در هر قضیۀ داخل کشورمان دخالت کنند. از یک آدم عادی گرفته تا رییس‌جمهورمان بیایند و به خود حق دهند که ما می‌فهمیم شما چکار می‌کنید. چقدر عایدات دارید. حالا این همه پول را از کجا کردید و قرار است کجا مصرف کنید.

مثلا چند روز پیش خارجی‌ها گفتند که حامد کرزی ۲۵۰ میلیون دالر سرمایۀ شخصی دارد. خُب، این اطلاعات خیلی عجیب و غریب به نظر می‌رسد.

 بعد یک روزنامۀ انگلیسی می‌آید و بدون هیچ شرم، خجالت، حجب و حیا مستقیم می‌گوید که حامد کرزی ۹۰ میلیون پوند سرمایه دارد. هنوز گفته‌اند این کرزی که ما حمایتش کردیم از فلان ماه سال 2015 تا فلان ماه سال 2016 هشتاد میلیون دالر درآمد داشته است.

یعنی این خارجی‌ها یا بسیار بیکار بودند و کار و زندگی نداشتند و یا هم هر روز حتا در اوقات تشناب رفتن حامد کرزی کنار گوش‌اش تشریف داشتند و با یک ماشین‌حساب و چند تا از این چوتکه‌های قدیمی حساب و کتاب می‌کردند که کرزی چقدر دارد یا ندارد.

حالا از حق نگذریم من چیز تازه‌یی در این گزارش نمی‌بینم. برای خارجی‌ها این موضوعات بسیار قابل اهمیت است، ولی برای ما افغان‌ها چیز مهم و قابل شگفتی نیست که وقتی این چیزها را بشنویم دهان‌مان از تعجب مثل غارهای توره بورا یک شبانه روز باز بماند.

من معتقدم که در دورۀ حاکمیت کرزی وقتی در افغانستان همه خودشان را سیر کردند و تا توانستند پول پیدا کردند و ریختند و پاشیدند و مستی کردند؛ تعجبی ندارد که رییس‌جمهور سابق با همان چشمک زدن‌های حرفوی‌اش نتواند این همه پول به‌دست آورد. مثلا من از یک قوماندان شهر یاد می‌کنم که در عروسی پسر نازدانه‌اش تمام شهر را به آشوب کشاند که پسرش قرار است با زنش در آن شب چه نجواهایی داشته باشند.

 بعد بیشتر از چندصد هزار دالر خرچ می‌کنند و چند صد تا مرمی مال حکومت را داخل شکمبۀ آسمان خالی می‌کنند که فرض مثال بگویند ما چقدر خوشحالیم که پسر عزیزمان در نهایت امر تبدیل شد به مردی که حالا زن دارد. یا هر کدام از این قوماندان‌ها، والی‌ها، وزرا و سفرا چه خانه‌های مجللی ساخته‌اند که آدم در خواب هم نمی‌بیند.

از قاضی‌ها هیچ نمی‌گویم که هر کدام‌شان بلند منزل دارند در سطح کاخ سفید. در اینجا و به عبارت بهتر از هر که بگویم کم گفتم. یعنی همۀ این‌ها در طول چهارده سال حکومت کرزی به نان‌ونوایی رسیده‌اند که در طول هفت جد بزرگوارشان که تقریبا 500 سال هم طول بکشد این قدر پول به‌دست آورده نمی‌توانستند.

اینکه حالا خود کرزی بنشیند و مثل مرتاض‌های هندی بالاتر از سطح کرۀ زمین داستان هزار و یک شب بخواند و اصلا به پول، سرمایه و قدرت فکر نکند کاملا احمقانه به نظر می‌رسد.

حالا فرض مثال ما کرزی را محکوم کردیم و گفتیم عجب رییس‌جمهوری داشتیم که با ما یعنی ما که ملت قهرمان، غیور و جان برکفی بودیم صادق نبوده است و فقط ۲۵۰ میلیون دالر را تنها تنها خرچ می‌کند و حتا یک دالر برای ما نمی‌دهد.

 اصلا می‌گذریم از این بحث. حرف اینجاست این خارجی‌ها که آمدند و به‌صورت میلیاردهزار دالری از اینجا می‌برند و از پول یورانیوم، مواد مخدر و معادن ما موشک‌های بالستیک، قاره‌پیما و زمین به هوا می‌سازند، مگر ما در فیسبوک‌های‌مان حرف زدیم.

 اگر بخواهیم حرفی بزنیم می‌گویند مالیه‌دهندگان امریکایی ناف‌شان رفت از بس عرق ریختند تا پول معاش سرباز افغان را بدهند. خُب حالا از این هم نمی‌گوییم که شما مثلا در هلمند پانزده سال مصروف کدام جنگ زرگری هستید که اصلا تمام‌شدنی هم نیست.

همین حالا هزاران برابر ۲۵۰ میلیون سرمایه شخصی حامد کرزی را از زیر پای خود کرزی گرفتید و رفتید خرج کاخ سفید، جنگ‌های فرسایشی و تبلیغات نیویارک‌تایمز، اشپیگل و ایندیپندنت‌تان می‌کنید که در روزنامه‌های‌شان بنویسند در افغانستان چقدر فساد زیاد است.

 در حالی که همین حالا در قندوز، بدخشان، تخار، بغلان، هلمند و زابل همه افغان‌ها به جان هم افتاده‌اند که مثلا تجارت اسلحه در جهان اگر در هیچ جایی مصرف نمی‌شود در افغانستان یک صورت مصرفی داشته باشد و هزاران میلیارد دالر دیگر هزینه می‌کنند که مثلا بگویند ما دموکراسی و آزادی بیان آورده‌ایم و شما مردم افغانستان خوش باشید که ما چقدر به شما دلسوزیم.

 زیاد هم اگر بخواهیم بگوییم همین خارجی یعنی چی؟ چرا اصلا این‌ها آمدند برای ما کمک کنند. هدف این‌ها از کمک کردن چیست. یعنی نمی‌گذارند ما این طور فکر کنیم. به‌صورت فوری یک داعش می‌سازند. همه را مصروف می‌کنند و چند تا انتحاری هم مثل گودی‌های تام و جری درست می‌کنند که ما ببینیم تام برنده می‌شود یا جری. تا می‌خواهیم نتیجه را بفهمیم مشاهده می‌کنیم چندهزار نفر از ما افغان‌ها در آن دنیا تشریف بردند.

 راستی یادم رفت که بگویم این کرزی ۲۵۰ میلیون دالر سرمایه شخصی دارد. این همه پول را از کجا آورده است. این خارجی‌ها اګر نمی‌بودند واقعا ما از کجا خبر می‌شدیم که او سرمایه‌دار است. اصلا خارجی‌ها بسیار خوبند. چقدر دلسوز هستند. ای کاش این‌ها از افغانستان نمی‌رفتند و می‌ماندند تا بیشتر راه‌های موفقیت و شاد زیستن در افغانستان را برای ما یاد می‌دادند.

گزنه/ طنز روز

مهدی ثاقب

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا