مقاله

جنگ علیه مجرمان؛ جنگ دیگر افغانستان

عزت‌الله مهرداد/ منبع: دیپلومات

ترجمه: جواد دروازیان

جنگ علیه مجرمان در کابل مثل جنگ علیه تروریزم؛ ضروری، فشارآور و  بی‌پایان

آی‌کلیک یک شرکت خرید آن‌لاین مستقر در کابل است. او خوش‌بینانه اخبار مذاکرات صلح میان دولت افغانستان و گروه طالبان را دنبال می‌کند. گفتگوهای صلح امیدواری برای پایان دادن به خشونت را در افغانستان زیاد کرده- رشددهندۀ آی‌کلیک و سایر شرکت‌های کارآفرین شده است، اما اکنون جنایت‌کاران، به‌جای تروریستان، امید به رشد تجارت را از بین می‌برند.

هر روز آی‌کلیک در شهر کابل درخواست‌های مشتریان، مثل لباس و کفش را پشت دروازه خانه‌هایشان می‌رساند، اما همه درخواست‌دهندگان خریداران نیستند.

ح. ن، به عنوان تحویل‌دهنده اجناس برای “آی‌کلیک” کار می‌کند. قرار بود یک جفت کفش را تحویل دهد و سالم برگردد، این کار آسان به نظر می‌رسد، اما نه در پایتخت افغانستان. زمانی که نظری در حال عبور از یک جاده شلوغ در شرق کابل بود، مشتری همراه با دوستانش پیدا شده، آن‌ها دور نظری را گرفتند و تقاضا می‌کنند مبایل هوشمند و موترسیکلش را تسلیم‌شان کند. او در مقابل خواست‌شان ایستادگی می‌کند و مشتری با چاقو وی را مجروح می‌کند.  ناچار خون‌آلود و بدون پول و موترسیکل، به دفتر باز می‌گردد.

مدیر فروشات “آی کلیک” با عجله به صحنه رفته، در اداره پولیس محل شکایت ثبت کرد، اما افسر پولیس به جای اطمینان دادن به تعقیب قضیه، می‌گوید: «از این اتفاقات هر روز می‌افتد، فقط از این به بعد مواظب باشید.»

طوری که در کابل دیده می‌شود، بعد از آغاز مذاکرات صلح میان امریکا و طالبان، حملات انتحاری و بمب‌گذاری به گونه قابل توجهی کاهش یافته است، اما باشنده‌های این شهر به طور فزاینده از دست گروه‌های سرکش، جنایت‌کار و دزدان مسلح به ستوه آمده‌اند. شهر به مرکز جرایم مبدل شده است، جایی که افراد و خانه‌ها سرقت می‌شوند، ناجران ترور می‌شوند و کودکان خانواده‌های ثروتمند برای باج‌گیری، اختطاف می‌شوند.

پولیس نبرد علیه جنایت‌کاران را آغاز کرده است، اما این جنگ مختص به کابل است که ساکنانش چهار دهه است در آتش جنگ سوخته‌اند. فقر کامل در شهر پر جمعیت کابل گزینه‌های محدودی در اختیار اکثریت جوانان برای زنده ماندن می‌گذارد. عده‌یی برخی زمینه‌ها را می‌بینند، اما با استفاده از چاقو و تفنگچه، دزدی را بر سایر فرصت‌ها ترجیح می‌دهند.

در ماه مارچ سال ۲۰۱۹، همسایه‌های مرتضی احمدی، یکی از سرافان کابل، دختر شش‌ساله‌اش به نام مهسا را اختطاف کردند و بعدها زمانی که پولیس آدم‌ربایان را شناسایی کرد، مهسا را کشته و بدنش را در زباله‌دانی انداخته بودند.

در نیمه شب، مردان مسلح ناشناس – که گمان می‌شد وابسته به خانواده‌یی هستند که همچشمی دارد، وارد خانه‌یی در کارته سخی کابل شده و هفت تن از اعضای آن خانواده، از جمله کودکان زیر ۱۰ سال را کشتند. فقط یک نفر نجات یافت که او هم به شدت زخمی شده بود.

در نخستین ساعات طلوع خورشید ۲۸ می، دزد مسلح رومل ابراهیمی را متوقف کرده، به قتل رساندند.

فردوس فرامرز، سخنگوی فرماندهی پولیس کابل، گفت: «ما بسیاری از جنایتکاران را دستگیر کرده‌ایم.»  پولیس ۱۰ مظنون مرتبط با کشتن یک خانواده را دستگیر کرده و همچنین دو مظنون در قتل مینه منگل، خبرنگار سابق را که در مسیر رفتن به محل کارش در کارته نو ترور شده بود، بازداشت کرده است. فرامرز تأکید کرد که عملیات پولیس برای هدف قرار دادن جنایتکاران قابل توجه است.

در اواخر سال ۲۰۱۸، امرالله صالح برای مدت کوتاهی به عنوان وزیر امور داخله تعیین شد. او اصلاحات عمده را اعلام کرد و قصد داشت با مجرمان برخورد سخت‌گیرانه داشته باشد. در آن زمان، وزارت امور داخله به طور عمومی اذعان کرد که پولیس با باندهای جرم و جنایت مخالف است و ادعا می‌کند که نخبگان و جنگ‌سالاران، جنایتکاران را حمایت می‌کنند و پناه می‌دهند. این وزارتخانه هویت ۱۵۰۰ فرد مظنون به فعالیت‌های جنایی را افشا کرده و تصریح می‌کند که این گروه‌ها مجموعا حدود ۳۰هزار میل اسلحه غیرقانونی در اختیار دارند .

پس از مدتی، صالح به هدف کمپاین انتخاباتی برای رییس‌جمهور غنی، وزارت امور داخله را ترک کرد. تعدادی از این ۱۵۰۰ نفر دستگیر شده یا به طور داوطلبانه خود را به پولیس تسلیم کردند، ولی بقیه هنوز در پایتخت و سایر نقاط کشور فعالیت می‌کنند. تا هنوز کسانی که گفته می‌شود ۳۰هزار اسلحه غیرقانونی در اختیار دارند و از آن‌ها برای سرقت، ترور و اختطاف استفاده می‌کنند.

جنرال محمد داوود امین، فرمانده پیشین پولیس کابل، اذعان می‌کند: «مجرمان سازمان‌یافته از پولیس ملی بسیار باهوش‌تراند. باید در بخش استخبارات پولیس، افسران مسلکی جابجا شوند تا بتوانند مجرمان را در خیابان‏های کابل شناسایی کنند.»

پولیس افغانستان توسط ده‌ها گروه شورشی کشته می‌شود. در جنگ‌های شدید، پولیس ملی در خط مقدم نبرد علیه طالبان، القاعده و گروه دولت اسلامی (داعش) مستقر و آموزش داده شده است، نه برای جنگ علیه جنایت‌کاران خیابانی.

امین می‌گوید: «وظیفه پولیس تطبیق قانون در شهرهاست، نه جنگ با شورشیان. پولیس به نیروی جنگی علیه شورشیان تبدیل شده است، همین باعث شده که آمار تلفات پولیس بالاتر از سایر نیروهای امنیتی باشد.»

امین در زمان وظیفه‌اش به‌حیث فرمانده پولیس اصرار به اصلاحات داشته، هنوز هم خواستار حرفه‌یی شدن نیروی پولیس و اصلاحات از بالا به پایین در صفوف پولیس است. او همچنین می‌خواهد تجهیزات بیشتر برای تامین امنیت کابل در اختیار نیروهای پولیس گذاشته شود.

اصلاحات در وزارت امور داخله و نیروهای پولیس متضمن مبارزه با فساد است. رییس‌جمهور غنی یک بار وزارت امور داخله را قلب فساد خواند. مقام‌ها در گفتگوهای خصوصی اذعان کردند که بسیاری از جنرال‌ها و فرماندهان پولیس معاش ماهوار خود را از دولت نگرفتند، زیرا پول‌های زیادی را به عنوان رشوه در طول ماه در صفوف پولیس دریافت کرده‌اند.

به طور نمونه، در ۲۹ ماه می، وزارت امور داخله یک قراردادی اعاشه این وزارت را به اتهام «اختلاس ۶۰۰ میلیون افغانی (۷،۵ میلیون دالر) از پول اعاشه پولیس، بازداشت کرد. لوی سارنوالی هشت مقام عالی رتبه وزارت امور داخله را به اتهام همکاری در اختلاس مواد خوراکی این قرار دادی ممنوع‌الخروج کرد.

با این حال، در کابل، نیروهای مجروح پولیس ملی افغانستان مسوولیت تامین امنیت یک شهر به شدت پر جمعیت را به عهده دارند. بر اساس برخی آمار، جمعیت کابل بیش از ۵میلیون نفر است.

یک مامور محلی پولیس گفت که «تعداد ما برای پیگیری جنایتکاران و دستگیری آنها کافی نیست.» او که نمی‌خواهد نامش فاش شود، چون اجازه صحبت با رسانه‌ها را ندارد، گفت: «مثلا در منطقه ما حدود ۷۰۰۰ جمعیت است، اما تعداد افسران پولیس ۲۰۰ نفر است، از این ۷۰۰۰ نفر حداقل یک هزار تن آنها مجرمان هستند، ما چگونه می‌توانیم وظیفه‌مان را انجام دهیم؟»

بر علاوه وضعیت پیچیده تطبیق قانون و ایجاد نظم، تقریبا نیمی از جمعیت پایتخت افغانستان زیر خط فقر به سر می‌برند. به اساس گزارش‌های دولت، ۵۱درصد کل جمعیت افغانستان در فقر زندگی می‌کنند. برآورد ۲۰۱۷، متوسط سن افغان‌ها را ۱۸٫۹ سال اعلام کرده است. حدود ۷۰درصد از افغان‌ها زیر ۳۰ سال سن دارند. جمعیت جوان و فقیر یک دستورالعمل برای به وجود آمدن فاجعه است.

یک گزارشی که در ماه دسامبر ۲۰۱۸ از طرف دولت نشر شده بود، نشان داد که ۳۰درصد جمعیت افغانستان بیکار هستند. یک گزارش دیگر که در ماه می ۲۰۱۹ از سوی دولت نشر شده، نشان داده که دو نیم میلیون افغان در معرض بیکاری قرار دارند.

جنرال جاوید کوهستانی، تحلیلگر مسایل امنیتی و سیاسی، گفت: «ملت ضعیف قدرت انتخاب ندارد. آنها نمی‌توانند تصمیمی بگیرند و انتخاب کنند … به همین دلیل است که گراف فعالیت‌های جنایی در حال افزایش است.»

سید رشید ۲۵ ساله که در پل چرخی زندانی است، در یک روستای دور افتاده در ولایت میدان وردک به دنیا آمده است، بعدها به کابل آمده، تا یک کار خوب پیدا کند. رشید بدون تخلص، به جای این که یک شغل خوب پیدا کند، وظیفه‌اش به درایوری در شهر ختم شده است.

درآمد رشید خیلی کم بود و رو به سرقت مبایل آورد. سپس مردم را در خیابان‌ها متوقف و پول‌های‌شان را سرقت می‌کرد. این‌ها هم خیلی راضی‌اش نکرد. او شروع به مسافرکشی نموده و مسافران پولدار را به جاهای دوری می‌برد که صدایشان شنیده نشود، تهدید به مرگ کرده تا مسافران همه چیزشان را به او بدهند.

ولی از شانس زمانی که یک روز او با صاحب یک رستورات درگیر شد، پولیس رسیده او را دستگیر، متهم به سرقت شد. بالاخره دادگاه وی را به دو سال و پنج ماه زندان محکوم کرد. او بی‌صبرانه انتظار می‌کشد تا در خیابان‌های کابل قدم بزند، اما بسیار ناامید است که این بار چگونه پول پیدا کند.

آیا او دوباره سرقت خواهد کرد؟ این گزینه هنوز روی میز است.

نوشته‌های مشابه

دکمه بازگشت به بالا